درخواست از رهبر برای سفر به تبریز و پاسخ ایشان/شور و شوق آذربایجانی‌ها، بیت رهبری را به تعجب وا داشتآیرال خبر- صبح امروز جمعی از مردم آذربایجان به مناسبت سالگرد قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز با مقام معظم رهبری دیدار کردند.

به گزارش آیرال خبر،  کارت دیدار در عرض یکی دو ساعت مانده به حرکت اتوبوس‌ها به دستم می‌رسد.انگار زمین و زمان دست به دست هم داده اند که من نیز مثل هزاران قطره به دریا برسم.

نمیدوانم چه بگویم! سوار اتوبوس که می‌شوم، شور و شوق جوانانی را که برای بار اول به دیدار مرادشان می‌روند نظرم را به خود جلب می‌کند. یکی‌شان دفعه اول است که می‌رود می‌گوید نمی‌دانم چه بگویم اما دوستش انگار چندین سال است که می‌آید، هرچند شور و شوق دفعه اولی در چهره آنی که بارها آمده نیست اما به هرحال آنسوی چشمهاشان برای دیدن یارشان می‌درخشد.

وسایل اضافی نبرید به دردسر می افتید

صبح حوالی ۸ است که به خیابان فلسطین می‌رسیم، راننده اتوبوس که انگار کارش ۲۹ بهمن است با صدای بلند می‌گوید ساعت، کیف، کلید، گوشی با خودتان نبرید، به دردسر می افتید.

آچین گداخ ایچریه!

شتابان به سمت تجمع مردم آذربایجان جلو گیت ورودی می‌روم. طبق روال هرسال از ساعت ۴.۳۰ صبح مشتاقین دیدار در مقابل بیت ایستاده بودند. همهمه زیاد است، یکی صلوات می‌فرستد، دیگری به شوخی به پاسداران محافظ بیت می‌گوید«آقا آچین گداخ ایچریه دا نولار»، مثل هرسال بازهم فشار جمعبت زیاد است.نمی‌دانم دلیلش چیست اما همه می‌دانند که قرار است داخل بروند!

برخی کنار صف ایستاده اند اما کارت دیدار ندارند به هرکس که دستشان می‌رسد رو می اندازند و التماس کارت دارند، برخی شان در کمال تعجب توانستند کارت گیر بیاورند. بعضی‌ها هم که طبق معمول کارت ویژه دارند! یکی از آنهایی که در صف ایستاده به طعنه می‌گوید این انقلاب را همین مردم اداره خواهند کرد، بیخیال این مسئولین، اصلا عشق است که آقا را از دور ببینیم.

یا خدا باز این ترک‌ها آمدند

درب گیت ورودی باز می‌شود، یکی از پاسداران به شوخی می‌گوید «یا خدا باز این ترک ها آمدند» یکی از جمع بلند میگوید« نیدی؟! داشی وار قومی هانچی دیدار بجور صفالی اولار؟» با فشار جمعیت از گیت‌های امنیتی عبور می‌کنیم و وارد حسینیه می‌شویم، تقریبا نصف حسینیه پر است. ساعت یک ربع به ده است و هم همه بسیار زیاد!

شعار و شعر و نوحه همگی در هم آمیخته است

جمعیت آرام آرام در حال اضافه شدن هستند. بازار نوحه خوانی و شعار دهی گرم گرم است، یکی از حاضرین با صدای بلند شعر آقا مولا عجل علی الظهورک را می‌خواند، بلافاصله پس از او یکی دیگر شعار می‌دهد خونی که در رگ‌ماست هدیه به رهبر ماست. با اینکه جمعیت حاضر راه درازی را طی کرده اند اما اغلبشان شاد و سرحالند.

مجری برنامه بالاخره به آرزویش رسید

مجری برنامه هادی خادم حسینی است جوانی که سال پیش آرزو داشت برنامه دیدار رهبری را اجرا کند و گویا امسال به آرزویش رسیده بود. شعر خوانی دست جمعی که از ابتکارات مردم آذربایجان در دیدار با رهبری است هم چند باری زمزمه و تمرین شد. بسیاری شعر امسال را طولانی و خسته کننده می‌دانستند. نوبت به مداحی یکی از مداحان تبریزی رسیده است، شعرهای حماسی به زبان ترکی به مذاق جمع خاضر خوش آمده و اورا با همنوایی تایید می‌کنند.

شیعه آمریکانان بیعت ایلمز

یکی از شاه بیت‌های حاج تقی جابری در خصوص ارتباط با آمریکاست او در جای از نوحه خود میگوید «شیعه آمریکانان بیعت ایلمز»

ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم

مردم چند باری بلند شده اند و رهبرشان را می‌خواهند. شعار می‌دهند ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم اما مجری برنامه می‌گوید آقا زود تر از ساعت ۱۰.۳۰ تشریف نمی‌اورند. شور و شوق و البته شلوغی بسیار است. سه چهار باری مردم از جاشان بلند شده اند اما هر بار مجری می‌گوید «وقتی بلند می‌شوید دیگر جا نمی‌توانید پیدا کنید»

شور تبریزی ها هر کسی را حیرت زده می‌کند، ماموران امنیت جلسه متعجب از کارهای مردم تبریزند، فکر کنم یکیشان که مسئول هماهنگی تشریف فرمایی رهبر است در ذهن خود می‌گوید این جماعت در نبود ولی اینگونه خود را فدا می‌کنند اگر امامشان اشاره کند، چه می‌کنند.

رهبر انقلاب وارد می‌شوند، مردم سراپا نمی‌شناسند هرکدام به نحوی می‌خواهند عشق و محبت خود را به ولی نشان دهند، چندین دقیقه است که جماعت شعار می‌دهند، تقریبا همه شعارهای معروف داده می‌شود، امام جمعه تبریز پشت نریبون می‌رود و از شور و شوق مردم تبریز برای زیارت رهبر انقلاب سخن می‌گوید.

به محض تمام شدن سخنانش دوباره شعار جماعت بلند می‌شود، ساعت تقریبا ۱۱ است که رهبر انقلاب سخنرانی خود را شروع می‌کند. در ابتدا حضور مردم آذر بایجان را مایه‌ی خوشحالی می‌دانند و پس از آن از حماسه بزرگ مردم در ۲۲ بهمن قدردانی می‌کنند.

رهبر انقلاب: بونی کی اوزوم ده بیلیرم

سخنان رهبری تقریبا به انتهای خود می‌رسد که یکی از جمع شعار می‌دهد ما همه سرباز توایم خامنه ای گوش به فرمان توایم خامنه‌ای که رهبر انقلای به خنده و با زبان ترکی می‌فرمایند« بونی کی اوزوم ده بولورم»

رهبر انقلاب در حال دعاهای پایانی خود است که یکی از جوانان با صدایی لرزان و با سرعت می‌گوید آقاجان به تبریز هم بیایید که آقا با لحنی حسرت آمیز می‌فرمایند «دلم در آنجاست لیکن جسمم در آنجا نیست.»

طبق معمول رهبر انقلاب دعای پایان سخنرانی خود را می‌کند اما مردم از بیم ندیدن آقا بلند می‌شوند و شعار می‌دهند. حلقه اشک در چشمان بسیاری نقش بسته و از تمام شدن هم نفسی با رهبر انقلاب ناراحتند.
رهبری با آن وقار همیشگی بلند می‌شوند، به مردم ادای احترام می‌کنند و پس از آن جلسه به پایان می‌رسد
.

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.