به گزارش آیرال خبر، سال 96 با همه فراز و نشیب هایش تموم شده و کم کم بوی بهار از پشت پنجره های غبار گرفته شهرمون به مشام میرسه…
شهری که به لطف دوستان شورای شهری، هنوز هم بوی گذشته ها رو میده و خبری از مترو و تراموا و اینجور چیزا نیست و هنوز هم یا باید مسیر بازار و آبرسان رو پیاده گز کنی یا چندین ساعت پشت ترافیک به جون مسئولین دعا کنی!

نمیدونم چرا تا میخوام یه چیزی بنویسم، این عزیزان شورای شهری میان جلوی چشمام!
حتی الان که مثلا دارم “بهاریه” می نویسم و علی القاعده باید همه چیز از سرزندگی و طراوت و شادابی حکایت کنه، یاد چاله و چوله های شهر می افتم و کنارش “تحقیر تراکتور” یادم میفته!
تراختوری که برای ماها فقط یک تیم فوتبال نیست و یک نماد و سنبلی ست از تاریخ و فرهنگمون.
تراختور برامون مثل ضربان قلبه
قلبی که به عشق آذربایجان میتپه


یاد اعضای شورای چهارم بخیر که چندین نفرشون با اختلاس و رشوه و هزارتا زدوبند دیگه، عملا تبریز رو به تعطیلی کشوندن! از آبروریزی و هتک حرمت نام تبریز گرفته تا حاکم شدن رکود و بی اعتمادی مردم به شهرداری دستاورد خیانت این اعضا بود که با حبس و شلاق و جریمه نقدی هم پاک نمی شود!

کاش توی ایران هم مثل چین مفسدان اقتصادی رو اعدام میکردن تا کسی جرات نکنه و به اموال مردم ناخنک (که نه! چنگولک) نندازه!


حالا اعضای شورای جدید که خیلیاشون برای مردم چهره های ناشناخته ای هستن کمر همت بسته اند و به جای نظارت و ایفای وظایف اصلی راهی کوچه و محلات شده اند و هر روز از محلات پایین شهر و حاشیه نشینان بازدید می کنن! انگار انتخاب شده اند که جلوی دوربین عکاسا فیگور “از جنس مردم” بودن بگیرن و … بگذریم.
ماها یا از اینور بام میفتیم یا از اونور بام!

کسی نیست که به این آقایان و خانوم ها بگه که: “اصلا میدونین وظیفه ی اعضای شورای شهر”چیه؟!

با روی صحنه رفتن یکی دو تئاتر در تبریز، همین اعضای خوش عکس! با ذوق مرگی تمام دستور به تغییر نام یکی از خیابان های اصلی شهر به نام “تئاتر” کردند تا “خاقانی” این شاعر بلندآوازه به دست تئاتر دوشقه شود!

من موندم که اگر مثل تهران هر روز صدها نمایش در تبریز اجرا میشد این آقایان چیکار می کردند؟ نکنه اسم همه ی کوچه و خیابون هارو تئاتری میکردن؟!
البته تغییر نام خیابان “کارگر شمالی” در تهران همزمان با اعتراضات کارگری به “مصدق”، اصلی ترین الگوبرداری تبریزی ها از مرکز نشینان بود تا در رقابت بر سر کسب عنوان بدسلیقه ترین ها رقابت کنند!

از این تغییر نام های مضحک که بگذریم به خیابونایی میرسیم که در عهد قجر ساخته شده و برای حل معضل ترافیک به صورت یک در میون “یک طرفه” شده اند!
خداییش آدم باید به این هوش و ذکاوت مسئولین آفرین بگه که به قیمت سردرگم کردن مردم، مشکل ترافیک رو به این راحتی حل کردند و حتی از یک طرفه کردن کوچه ها هم نگذشتند! نمی دونم برای شما هم پیش اومده که صبح وقتی از خونه خارج میشین جناب افسر راهنمایی مثل اجل معلق جلوتون سبز بشه و با برگه جریمه ی مثلا 40هزارتومنی سورپرایزتون کنه؟! بعدش بفهمین که از دیشب کوچه تون یک طرفه شده؟!
و خنده دار تر اینکه یک شبِ قرار شد طرح ترافیک اجرا بشه!


نمیدونم چرا ماها از طرح های دیگر شهرها و به ویژه تهران، فقط به یک روی قضیه نگاه میکنیم و از روی دیگر سکه غافل میشیم!
آخه با کدوم ساز و کار طرح ترافیک اجرا شد؟ با گسترش وسایط نقلیه عمومی؟ با افزایش خطوط مترو؟ یا احداث پارکینگ های چدید؟
فقط بلدیم تقلید کنیم اونم به بدترین و ناشیانه ترین شکل ممکن! البته در “جریمه” کردن ید طولایی داریم و از پایتخت هم جلو می زنیم!
برخی از افسران راهنمایی و رانندگی چنان آدمو جریمه می کنن که انگار ارث باباشونو خوردیم و دارن انتقام میگیرن!

البته با توجه به تامین نمیدونم چند هزار میلیارد تومنی بودجه کشور از جرایم راهنمایی و رانندگی، مسئولین شهر رو در این فرایند بی گناه تشخیص میدم و از کنارش می گذرم! شاید اگه این چند هزار میلیارد رو عادلانه تقسیم میکردن بهتر بود.

انصاف نیست که پراید مدل 86 (که اخیرا هم اسقاطی محسوب شده) همان جریمه ای رو بپردازه که خودروهای مهندس عرب باغی (ببخشین، منطقه آزاد ارس) میپردازند!
تا یادم نرفته از شهرداری بابت همکاری و تعامل تنگاتنگ با صنف “آهنگری خودرو” هم تشکر کنم. در سالی که بسیاری از صنوف از رکود و کسادی بازار می نالیدند و شکوه می کردند، آهنگرهای عزیز به لطف دست اندازها و چاله و چوله های خیابون ها نونشون توی روغن بود! بعدا هی نق بزنیم که شهرداری کارآفرینی نمی کند!

البته کارآفرینی شهرداری محدود به این قضیه نمیشه و اخیرا یکی از اعضای شورای اسلامی پرده از رازی برداشته که مو بر تن هر عاقلی سیخ میکنه!
ایشان فرموده اند که تعدادی از پاکبانان شهرداری تبریز به استخدام وزارت امور خارجه در اومده اند! بله! درست خوندین!
یارو به اسم پاکبان استخدام شده و فی البداهه به وزارت امور خارجه ترانسفر شده!

یعنی غم انگیزتر از این وجود داره؟!
قرار بود این بهاریه ورزشی باشه که به حاشیه رفتیم!
ادامه دارد…

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.