آیرال خبر- آقای ربیعی سخنگوی تازه دولت می‌گوید:« من از مشکلات ملت بی‌خبر نیستم با مردم ‌تماس دارم و به تجربه دیده‌ام که ملت در جست‌وجوی راه‌حل است. دنبال امید می‌گردد. ملت دنبال راه‌حل است نه بن‌بست.»

علی لاریجانی، رییس مجلس نیز می‌گوید:« نباید پرونده های بدهی مالیاتی و تامین اجتماعی ده سال قبل واحدهای تولیدی را الان و در این شرایط کنونی سخت مطالبه کرد، بلکه باید به واحدهای تولیدی تنفس داد».

خوب، خدا را شکر به نظر می‌رسد مسؤولان کشور از مشکلات خبر دارند اما این خبر داشتن دردی از دردهای مردم  را دوا نخواهد کرد.

وقتی جای مسؤولان و مردم، عوض می‌شود!

وقتی مشکلات را می‌دانید اما این مشکلات همچنان سرجای خود ایستاده‌اند و تکان نمی‌خورد، نشان می‌دهد یک جای کار می‌لنگد.

به نظر می‌رسد جای مسؤولان و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران عوض شده است.

چه کسی باید مشکلات کشور را حل کند؟ ما مردم؟

اگر واقعا اینگونه است پس چرا ما در انتخابات شرکت می‌کنیم و رای می‌دهیم؟ چرا مسؤولان به پست‌های مختلف منصوب می‌شوند؟

اگر به دانستن است که ما مردم از همه بهتر مشکلات را می‌دانیم. چون آنها را با پوست و استخوان خود درک کرده‌ایم. قطعا هم می‌توانیم برای آنها راه‌حلی پیدا کنیم.

شما مسؤول شده‌اید که مشکلات کشور را حل کنید نه اینکه به مردم بگویید از مشکلات خبر دارید.

بامزه نیست، یک نماینده مجلس با قدرت قانون گذاری و نظارتی که دارد، از شرایط گلایه کند، گلایه‌هایی از جنس مردمی که آن اختیارها را ندارند.

واقعا بهتر نیست کسانی که دستی بر آتش قدرت دارند به جای حرف و توییت، راه‌حل برای مشکلات ارائه دهند و انتقاد را به ما مردم بسپارند. آنها به جای انتقاد کردن، انتقادها را بشنوند. انتقادهای مردم واقعی‌تر و ملموس تر است تا انتقاد کسانی که درک چندانی از سختی‌های این روزهای جامعه ندارند.

همه سخنرانی‌ها و نشست‌های مقامات دولتی و غیر دولتی شده است، شکایت و گلایه از شرایط کشور و نکته مهم در این میان این است که شاید مشکل خود آنها و تصمیمات‌شان باشد. در این سرزمین به اندازه کافی صدا برای انتقاد وجود دارد. دست، برای کار کم است.

باور کنید اگر این مسؤولان منتقد برای ۱۰ درصد از انتقادهای خود، راه‌حل ارائه می‌کردند امروز کشور با این خیل مشکلات روبرو نبود.

تا به حال به یاد نمی‌آورم در این کشور یا در هر کجای جهان، کاری با حرف زدن حل شده باشد. مهم‌ترین سوال مردم بعد از شنیدن نقدها توسط مسؤولان این است که، تو باید این مشکلات را حل کنی یا من؟

به قول معروف: به عمل کار برآید به سخندانی نیست!

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.