آیرال خبر ،یادداشت مدیر مسوول :پرینازاسبلی .کودکی، پایه و اساس شکل گیری شخصیت درونی هر فرد راموجب می شود و بدون شک این خصوصیات تثبیت شده تا آخرعمر تقریباً دست نخورده و ثابت باقی می ماند، و این امر می توانست

در گذشته جوامعی محکم و با ریشه فرهنگی غنی را پایه ریزی کند. اماآنچه که بشر امروز را دچار سردرگمی کرده و اندیشمندان جامعه را بهچالش کشید ” بحران هویتی” است، که در دهه های اخیر با رشد سریعرسانه های بصری گریبان گیر جوامع بشری گشته و بشر امروز خاطراتکودکی خود را به یاد ندارد و شخصیت درونی خود را در مقابل هر مسئلهای عوض می کند و آرایش جدیدی را در آن اعمال می کند. گاهیمدافع حقوق بشر است و گاهی بر علیه ملتی رأی صادر می کند. گاهیمدافع طبیعت و گاهی پرچمدار صنعت و رشد اقتصادی است. زمانی بهدنبال ساده زیستی و ریاضت در زندگی است و زمانی حاضر است برایمنافع مادی خود دست به هر کاری بزند. این گونه افراد را می توانیمهمیشه در اطراف خودمان و یا حتی در شخصیت درونی خودمان هممشاهده کنیم. انسان هایی که هر لحظه به رنگی در می آیند و شما درنوع برخورد و رفتار و صحبت با این افراد درمانده می گذارند . در واقعاین افراد خودشان هم نمی دانند که به دنبال چه چیزی هستند و گاهیکار را به جایی می رسانند که شروع به اعتراض در خلقتشان می کنند وحتی خودشان از وجود خودشان هم شاکی می شوند . علت این معضل رازمانی می توان ریشه یابی نمود که بتوان به رازهاورنج های اولیه دورانکودکی این افراد پی برد .عصر جدید با سلاح های مرموز و نادیدنی خودمهرهایی بر این رازها نهاده است که هیچ گاه نمی توان با هیچ ترفندیراز مهر را برملا کرد مگر با جادویی که همان مهر را بر شخصیت انسانها نهاده است . جادوی دیدن و باور کردن . در عصر جدید انسان ها باتصاویر و نشانه هایی آنچنان باورپذیر و زیبانما جادو می کنند که حتیتصور شک ورزیدن به این جادو را بر خود محال می دانند . غرب پس ازشکست های سنگینی که در جنگ های صلیبی متحمل شد به درستیمتوجه این امر گشت که نمی تواند بر قدرت لشکر و سپاه شرق غلبه کندمگر اینکه ابتداً بر قلب ها و مغزهای آنان چیره گردد. لذا با صداقت تمامشکست در این جبهه را قبول کرد و با شقاوت تمام شروع به دریدن روحانسان ها نمود.

هر کودکی که متولد می شود و پا به عرصه دنیا می گذارد، غرب خودرا مسوول هدایت این کودک به سمت بی هویتی می داند و در این راهاز هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی کند چرا که این بار هدفی بزرگ ترو مهمتر از فتح بیت المقدس و اورشلیم را در سر دارد. بی گمان نقد وتحلیل هر یک از این آثار که از قضا به لحاظ تکنیکی بسیار قابل تأمل وگفت وگو هستند، فرصت بسیاری را می طلبد و می توان درباره هر یکاز آنها ساعت ها به بحث نشست، لیکن هدف این نوشتار اشاره ای به اصلموضوع و تلنگری برای مخاطب )والدین کودکان ( و چشم پوشی از نقاطقوت تکنیکی موجود در آنها تنها به تحلیل محتوای کوتاهی از این آثار باهدف نمایان کردن ایدئولوژی نهفته در آن بسنده کنیم و بر این باوریموقتی این آثار را در کنار یکدیگر قرار می دهیم، هر یک همچون اجزاییک پازل بزرگ خواهند بود که در جوار هم، فرهنگ صهیونیسم جهانی

را تقویت کرده و ذهن کودک امروز را برای پذیرش تفکرات سلطه طلبصهیونیسم جهانی در آینده آماده می سازد.

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.