گربه/ کراپ

سولماز عظیم زاده یکی از فعالان محیط زیست در حوزه حیوانات شهری، معتقد است احداث مرکز مدیریت حیوانات شهری تبریز تاثیر مستقیمی بر سلامت شهروندان دارد.

به گزارش آیرال خبر، هرچند وقت یکبار در بعضی شهرها خبر از کشتار سگ ها می‌دهند و الان چندین سال است که این  اخبار تکرار می‌شوند. آخرین  نمونه این اخبار، کشتار سگ ها در تهران در روزهای اخیر بود که واکنش‌های متعددی را برانگیخت، این موضوع بهانه‌ای شد تا با یکی از فعالان محیط زیست گپ و گفتی داشته باشیم.

سولماز عظیم زاده از فعالان محیط زیست، مدتی است در حال همکاری با شورای شهر تبریز در موضوع مدیریت حیوانات شهری هست که به همین خاطر گفتگویی با او در زمینه مدیریت حیوانات شهرداری داشته ایم. در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید.

شما حیوانات شهری را چگونه تعریف می کنید؟

ترجیح میدهم در همین ابتدا کلمه حیوانات شهری را با واژه تنوع زیستی جانوری عوض کنم. علت این است که در تعریف کلی، به هر موجود جاندار اعم از انسان و غیرانسان، حیوان گفته می‌شود ولی کاربرد رایج تر و عمومی‌تر آن، موجود زنده غیر از انسان است. جانور هم در تعریف زیست شناسی، جانداران یوکاریوتی چندیاخته‌ای هستند که به دو گروه مهره‌داران و بی‌مهرگان تقسیم می‌شوند، مهره‌داران شامل پرندگان، پستانداران، دوزیستان، خزندگان و ماهیها بوده و بی‌مهرگان مثل نرم‌تنان، کیسه‌تنان، بندپایان، کرمها و اسفنجها هستند، اما در زبان عمومی کلمه حیوان فقط به مهره‌داران اطلاق می‌شود و مثلا حشرات شامل حیوانات نمی‌شود، از آنجایی که به هر حال ما در یک اکوسیستمی بنام  شهر زندگی می‌کنیم و حشرات و کرمها هم در زندگی ما تاثیر دارند، ترجیح می‌دهم از کلمه تنوع زیستی استفاده کنم که شامل تمام موجودات زنده می‌شود.

پس با این تعریف انسان هم جزو تنوع زیستی شهر محسوب می‌شود؟

تنوع زیستی عموما به همه شکل های حیات گفته می‌شود از ژن ها تا گونه ها، البته این تعریف بسیار کلی ست و شاید خیلی واضح نباشد، یعنی با این تعریف هیچ چیزی را نمی‌شود از تنوع زیستی حذف کرد. بلی انسان هم جزوی از تنوع زیستی است.

آیا تنوع زیستی بر روی سلامت و یا اکوسیستم تاثیر دارد؟

قطعا. بهتر است اینجا این نکته را مطرح کنم که تنوع زیستی از سه مفهوم مرتبط به هم تشکیل شده: تنوع ژن، تنوع گونه، تنوع اکوسیستم (یا همان زیست بوم)، در حقیقت تنوع زیستی به مفهوم تنوع ژن است که خود این امر تحت تاثیر تغییرات اکوسیستمی است که نمود آن در تنوع گونه مشاهده می‌شود. تنوع زیستی اساس ثبات و پایداری است، زیرا درحفظ و تعادل اکوسیستم نقش موثری دارد، موجودات داخل اکوسیستم در شبکه پیچیده‌ای زندگی می‌کنند و تاثیرات مستقیمی بر هم می‌گذارند، همچنین از محیطی که در آن زندگی می‌کنند نیز تاثیر می‌پذیرند و بر محیط زیست خودشان هم تاثیر مستقیم دارند و این محیط زیست با انسان مشترک است. به علمی که روابط بین موجودات زنده و همچنین روابط بین محیط زیست و موجودات را بررسی می‌کند علم اکولوژی می‌گویند. به عبارتی برای شناخت این تاثیر و همچنین بهبود روابط، حتما باید از علم اکولوژی کمک گرفت.

چندی قبل در شورای شهر تبریز مصوبه‌ای مبنی بر ایجاد مرکز مدیریت حیوانات شهری تصویب شد، سوالی که به ذهن می‌رسد این است که چه نیازی به ایجاد این مرکز داریم و چرا شهرداری باید متولی این امر باشد؟

به نظرم این مصوبه، یکی از پیشروترین و مترقی‌ترین مصوبات شورای شهر تبریز بود که پس از یک و نیم سال که  در کمیسیون محیط زیست شورای شهر مورد بحث و بررسی قرار گرفت، درآخر تبدیل به مصوبه شورای شهر شد.

ما در اینجا دو موضوع داریم یکی ارکان تشکیل دهنده شهر و دیگری توسعه پایدار شهری. شهر از چند رکن اساسی تشکیل شده: ساختمان ها، راه ها و ماشین ها، انسان ها، حیوانات، گل ها و درختان. از این پنج رکن، چهار رکن متولی مشخص دارد ولی موضوع حیوانات شهری کاملا بدون متولی هست و سازمان حفاظت محیط زیست عموما در زمینه حیوانات شهری هیچ گونه مسئولیتی را نمی‌پذیرد، به همین دلیل از آنجایی که مسئولیت اداره شهر برعهده شهرداری است، قطعا این مهم نیز باید به عهده شهرداری باید باشد تا هماهنگ با سایر ارکان مدیریتی بتواند به بهترین وجه مدیریت شهر را  انجام دهد.

مسئله دیگر موضوع توسعه پایدار است و همه اذعان دارند که توسعه حتما باید بر اساس توسعه پایدار باشد. توسعه پایدار یک مفهوم است و اندیشه اکولوژیک در مفهوم توسعه پایدار شکل گرفته و اساس و پایه آن، بررسی، توجه و حفظ روابط متقابل بین تمامی موجودات زنده و محیط زیست آنها است. قطعا حیوانات به لحاظ تنوع گونه‌ها و تعداد، یکی از اثر گذارترین ارکان این مجموعه هستند که به علت حرکت در مسیر توسعه پایدار به وجود و نقش آنها باید بیشتر پرداخت. این مرکز در واقع حیوانات را در یک بستر اکولوژیک می‌بیند و مدیریتی انجام می‌دهد که با هماهنگی با بقیه ارکان، شهر تبریز بتواند مسیر توسعه پایدار خود را به درستی هرچه تمامتر به پیش ببرد.

پس در واقع این مرکز می‌تواند تاثیرات مستقیم بر سلامت انسان ها نیز داشته باشد؟

 بی شک همینطور است. علاوه بر تاثیرات اکولوژیکی که حیوانات در بستر زیستی انسان دارند، بیماری های مشترکی هم بین انسان ها و حیوانات وجود دارد. تا زمانی که ما نتوانیم به درستی مشخص کنیم که چه حیواناتی در کنار ما زندگی می‌کنند و تعداد آن ها چقدر هست و چه تاثیراتی در سلامت و بهتر شدن کیفیت محیط زیست می‌گذارند، عملا هر تلاشی برای بهبود کیفیت زندگی ما انسان ها تلاش ناقصی خواهد بود. در این زمینه عملا قانون و وظیفه مشخصی بر عهده مدیریت شهری وجود نداشت ولی با ایجاد این مرکز، شهرداری وظایف مشخصی را در این زمینه انجام خواهد داد که کیفیت زندگی حیوانات و همچنین انسان ها به سمت بهبود پیش برود. ما با حیوانات در یک اکوسیستم زندگی می‌کنیم و قطعا نبود حیوانات در اکوسیستم خلل ایجاد می‌کند. پس باید باشند، منتهی بصورت مدیریت شده و بر اساس اصل تعادل زیستی.

در حال حاضر وضعیت حیوانات شهری شهر تبریز را چگونه می‌بینید؟

 چیزی که بصورت خیلی کلی و بر اساس مشاهدات گفته میشود تعداد بالای ۱۲۰ گونه پرنده فقط در اِئل گلی وجود دارد که بسته به فصل تغییر می‌کند.

پستاندارانی مثل سمور، روباه، سگ بومی، خارپشت، دو رگه گربه اهلی و وحشی، گربه خانگی، خزندگانی مثل مار آتشی، مار پلنگی، مار آبی در محیط های آبی اطراف شهر، افعی سوسن، کور مارها، موش معمولی، همستر طلایی که بومی شهر تبریز است، موش فاضلاب، همستر خاکستری، موش مهاجر، حشراتی مانند سوسک، مگس، زنبور زرد و قرمز، زنبور عسل، آخوندک و انواع دیگر موجودات که حتما باید شناخته و بررسی شوند. در مورد اهمیت تنوع حیوانات می‌توانم یک مثال بزنم: مثلا پرندگان به علت قرار گرفتن در راس هرم غذایی با کنترل جوندگان و خزندگان از وارد شدن خسارات جدی به اکوسیستم جلوگیری می‌کنند. برخی پرندگان هم آفات گیاهی و حشرات را از بین می‌برند، و بعضی از آنها با لاشه خواری باعث پاکسازی محیط شده و در جلوگیری از انتشار عوامل بیماریزا در محیط زیست، نقش مهمی ایفا می‌کنند، به همین دلیل، نابود کردن پرندگان به هرعلت چه برای تنوع و تفریح، و یا بهانه بدشگون بودن، ضربات محکمی برتنوع زیستی منطقه و در نتیجه تنوع زیستی زمین وارد می‌کند.

آلودگی هوا باعث از بین رفتن تعداد زیادی از پرنده ها شده است. هیچ آماری وجود ندارد که آلودگیهای هوای سالهای اخیر باعث از بین رفتن چه تعداد و چه گونه‌هایی از حیوانات شهری شده است. آلودگیهای آب و آلودگیهای خاک باعث شده که حیوانات به بیماریهای عفونی مبتلا شوند.

مثلا از حیواناتی مثل گربه‌ها، که بیشتر در معرض دید ما هستند، تعداد گربه‌هایی که بواسطه آلودگی خاک و بر اثر عفونت، یک یا هر دو چشم خود را از دست داده اند و نابینا شده اند هر روز رو به افزایش است. این موضوع در مورد تمام حیوانات شهری وجود دارد. چیزهایی که گفتم صرفا” فقط یک مثال کوچک است.

از آلودگیهای دیگر می‌توان آلودگیهای صوتی و نوری را نام برد. از چندین سال قبل، برخی ساختمانها ملزم شده‌اند که بر روی نما، نورپردازی انجام بدهند و این نورها تا صبح روشن هستند علاوه بر نورهای شهری. این نورها عملا خواب حیوانات شهری و درختان و گلها را مختل کرده اند و امکان استراحت را از آنها گرفته اند. البته تاثیرات نامناسب آلودگیهای نوری بر روی انسانها هم وجود دارد، اکثر انسانهایی که در معرض آلودگیهای نوری شب هنگام هستند دچار اختلالات خواب شده‌اند و صبحها خسته از خواب بیدار میشوند و عموما هم دلیل این خستگی را نمی‌دانند. یکی از تاثیرات نورهای شدید شهری مثل نور تلویزیونها ی شهری و یا نورهای موضعی شدید شهر که برای تزیین استفاده می‌شود، کورنوری در پرندگان است که باعث می‌شود به علت نور شدید پرندگان کور شده و به اجسام بلند برخورد کنند و بر زمین بیفتند و جان خود را از دست بدهند. آلودگی های صوتی که کاملا باعث فرار حیوانات از یک منطقه می‌شود. یکبار میزان صوت را در بالای کوه عینالی اندازه گرفتم که حدود ۸۵ دسی بل بود. طبق استانداردسازمان حفاظت محیط زیست، این عدد در داخل شهر باید بین ۵۰ تا ۵۵ دسی بل باید باشد، این موضوع بسیار ناراحت کننده است و این آلودگیهای صوتی بر روی انسانها نیز تاثیرات مخربی دارد.

در تبریز ما یک معضل دیگری هم داریم، مساله‌ای به نام زباله های شهری. طبق آخرین آماری که سازمان پسماند اعلام کرده، در این شهر هر روز ۱۲۰۰ تن زباله تولید می‌شود، از این ۱۲۰۰ تن، ۵۴ درصد آن زباله های تر هست به عبارتی ۶۴۸ تن هر روز زباله تر در سطل های زباله و همچنین در مراکز دپوی زباله وجود دارد. این یعنی  ۶۴۸تن غذای آلوده به انواع آلودگی ها برای حیوانات شهری. این زباله ها اصلیترین عامل در به هم زدن تعادل زیستی هستند. نکته ای را لازم است در اینجا ذکر کنم که آن هم مساله سگهای شهری است که در  اکثر شهرهای ایران هم  با این موضوع درگیر هستند.

به نکته جالبی اشاره کردید، اصل قضیه کشتار و یا کنترل سگ ها، واقعا چیست؟

خوب در جواب این سوال بهتر است که مساله ای را مطرح کنم که کشتار سگ ها بر اساس دستورالعمل سال ۱۳۸۷ وزارت کشور به نام “دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای ولگرد” انجام می  شود که وزارت کشور آن را تبیین کرده و به سازمان شهرداری ها و دهیاری ها ابلاغ کرده است. در اصل نام این دستورالعمل کنترل است نه حذف، اینکه چرا به جای کنترل، حذف می‌کنند. در واقع به علت نبود همان نگاه اکولوژیک به حیوانات شهری است. البته خود این دستورالعمل اشتباهات و نواقصی هم دارد. همانطور که می‌بینیم این روش تا به الان که کمی بیشتر از ده سال از زمان اجرای آن می‌گذرد، تاثیر خاصی بر روی موضوع دستور العمل که همان کنترل است نگذاشته و البته نمی‌تواند هم بگذارد چون از اساس نگاه به این موضوع به این شکل اشتباه است. در مورد این موضوع مشخص اول باید انواع سگها را به لحاظ رفتار در طبیعت بتوانیم که بشناسیم و بعد تعداد آنها را در هر منطقه مشخص کنیم و بعد بررسی کنیم و ببینیم که آیا تعداد سگ ها بسته به منطقه مشخص، زیاد است یا کم. اگر زیاد است عوامل ازدیداد مشخص شود و عامل ازدیاد از بین برود نه سگ. چون اگر این عامل ازدیاد را از بین نبریم هر کاری بدون نتیجه است. همین عامل ازدیاد باعث عدم تعادل شده و امکان دارد باعث ازدیاد بقیه گونه های جانوری شود و اکوسیستم را از حالت تعادل خارج کند. وقتی این عامل ازدیاد از بین رفت و باز به این نتیجه رسیده شد که همچنان تعداد سگها نسبت به منطقه زیاد است می‌توان بقیه برنامه های کنترل را که در دیگر کشورها هم اجرا می‌شود، بومی‌سازی کرد و آن برنامه ها را اجرا نمود. در غیر این صورت هر فعالیتی در این زمینه با شکست مواجه می‌شود، به طوری که می‌بینیم دقیقا شکست هم خورده.

حالا در کنار این موضوع عدم اشرافیت و آگاهی بعضی شهروندان مبنی بر ترسیدن از سگ ها هم مزید برعلت شده و البته این تعداد شهروندان احتمالا حضور هیچ جانداری غیر از خودشان را هم نمی‌توانند تحمل کنند که این موضوع هم از عدم شناخت صحیح آنها نسبت به محیط زیست نشات می‌گیردکه قطعا در این زمینه باید بسیار کارکرد. حتی شنیدم که بعضی شهروندان صدای حیوانات را هم آلودگی صوتی حساب می‌کنند و برایم جالب است که صدای بوق ماشینها یا صدای عبور هواپیما یا دستگاه بتن ریز همسایه و یا صدای دژبر تخریب ساختمان، جزو آلودگیهای صوتی نیست ولی صدای حیوانات برایشان آلودگی محسوب می‌شود که قطعا این مرکز در این زمینه نیز برنامه هایی خواهد داشت.

در خاتمه این را هم اضافه کنم که عدم تولید زباله، خصوصا زباله تر در این مورد مشخص باعث برگشت تعادل به محیط زیست می‌شود و تمام ارکان اکوسیستم شهری در یک شرایط پایدار می‌توانند به حیات خود ادامه دهند از جمله انسان.

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.