پیوند اعضا

برای خیلی‌ها در یک لحظه اتفاق می‌افتد؛ زندگی و تمام تعلقاتش تمام می‌شود، آنقدر سریع که تا به خود بجنبی چیزی از انسانی که تو بودی، باقی نمی‌ماند. ولی عده‌ای هم متفاوت‌تر از بقیه این پایان زندگی را تجربه می‌کنند. پایانی که یک خاموشی ساده نیست و تو ادامه پیدا می‌کنی در جان‌های دیگر.

به گزارش آیرال خبر به نقل از شهریار، ۳۱ اردیبهشت در تقویم رسمی کشور به عنوان روز ملی اهدای عضو نام گرفته است. مناسبتی که شاید تا همین چند سال پیش یک واژه‌ی خاص و حساس بود که باید با احتیاط از آن حرف میزدی ولی امروز به سبب گسترش اطلاع رسانی و تلاش‌های انجام یافته برای فرهنگسازی این موضوع، راحت تر از آن حرف می‌زنند.

اهداء عضو موضوع پیچیده‌ای است. یعنی یک فرایند ساده‌ی بده بستان دو نفره نیست. وقتی صحبت از اهدای اعضای تن عزیزت می‌شود که باید به کسانی دیگر پیوند زده شود، فقط یک پروسه‌ی معمولی اتفاق نمی‌افتد. تمام خاطراتت مثل تصویرهای ممتد و تمام نشدنی صف می‌کشند در برابرت تا قدرتت رو محک بزنند. قدرت تویی که حالا باید تصمیم بگیری و زیر برگه ای را امضا کنی که می‌گوید حاضری اعضای بدن نزدیکترینت را ببخشی.

تا او باز هم به تکرار و تکرار منتشر شود در دنیا. قلبش بزند، چشمانش بار دیگر زشتی ها و زیبایی‌های دنیا را مرور کنند، تک به تک اعضای بدنش زندگی‌ها ببخشند به بی‌شمار چشم انتظارانی که در بیم و امید سرگردان‌اند.

حالا به مدد تلاش‌هایی که برای گفتن و شنیدن از فرهنگ اهدای عضو شده، می‌توان راحت‌تر روی این طناب ترسناک راه رفت.

سالانه از ۸ هزار بیمار مرگ مغزی در ایران، ۴ هزار نفر امکان و شرایط اهدای عضو را دارند. از این تعداد هم بین ۷۰۰ تا یک هزار نفر نسبت به اهدای عضو اقدام کرده و بقیه بیماران، بدون رضایت خانواده برای اهدا اعضای بدنشان، از دست می‌روند.

این در حالی است که روزانه ۷ تا ۱۱ نفر در صف اهدای عضو، زندگی‌شان به پایان می‌رسد. موضوع وقتی مهم‌تر می‌شود که بدانیم از ۹ هزار بیمار نیازمند پیوند عضو در ایران، حدود ۳۰ درصد در شمالغرب زندگی می‌کنند.

شاید نگاهی به همین آمار است که حالا شهرداری تبریز را هم به عنوان نهادی مردمی برای فرهنگ‌سازی و ایجاد زمینه‌های موثر برای ترغیب شهروندان به دریافت کارت اهداء و… وارد کار کرده است.

مدیرکل سلامت و امور اجتماعی شهرداری تبریز با اشاره به بخشی از این برنامه‌ها، می‌گوید: اقدامات داوطلبانه و مشارکت شهروندان، بهترین راه برای پیشگیری از بیماری و افزایش سلامت آنها است.

محمدحسین حسن‌زاده با بیان اینکه مجموعه شهرداری تبریز به عنوان نهادی اجتماعی می‌تواند کارکردی مثمرثمر در این خصوص ایفا کند، ادامه می دهد: در راستای تحقق همین موضوع واحد اهدا عضو اداره سلامت و امور اجتماعی شهرداری تبریز در سال ۹۷ افتتاح شد.

حسن‌زاده یادآوری می کند: این شعبه از انجمن اهدا عضو ایرانیان به منظور سهولت دسترسی و عضویت پرسنل شهرداری تبریز و خانواده‌های آنها و همچنین به منظور اشاعه فرهنگ اهدا عضو در برنامه‌های مختلف شهری افتتاح و راه اندازی شده است.

هر چند افتتاح این واحد اهدا عضو در یکی از مجموعه های شهرداری تبریز بوده ولی با مقرر شده این الگوی خوب تنها محدود به یک نقطه خاص نبوده و  رفته رفته از ظرفیت مکان های گردشگری مثل پارک ها، تفرجگاه ها، فرهنگسراها، خانه های سلامت و… نیز برای اشاعه این فرهنگ خوب استفاده کرد.

ولی برنامه‌های شهرداری تبریز تنها در همین مورد خلاصه نمی‌شود. این نهاد بزرگ شهری قصد دارد از تمام ظرفیت های خود برای ترویج هر چه بیشتر فرهنگ اهدا عضو استفاده کند.

امروز هم همزمان با روز اهدای عضو، بلوک ویژه‌ای برای اهداکنندگان عضو در وادی رحمت تبریز اختصاص داده شد.

مدیرعامل سازمان آرامستان‌های شهرداری تبریز با اعلام این خبر می‌گوید: با هدف فرهنگ سازی و ارج نهادن به سنت حسنه اهدای عضو در جامعه، بلوک ویژه ای برای اهداکنندگان عضو در وادی رحمت تبریز اختصاص یافت.

احد فلاحی با اشاره به تاکید شهردار و شورای شهر تبریز برای همکاری با انجمن اهداکنندگان عضو، تاکید می‌کند: در این قطعه ضمن طراحی المان و سنگ قبرهای ویژه، اهدا کنندگان عضو به صورت رایگان دفن می‌شوند.

رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تبریز هم با تاکید بر اینکه باید در زمینه فرهنگ سازی ترویج اهدای عضو تلاش کنیم، می گوید: این تلاش ها باید تا جایی ادامه یابد که هیچ شخصی در صف اهدای عضو نباشد.

شهرام دبیری ادامه می دهد: بر خود وظیفه می‌دانیم در مجموعه شورای شهر تبریز پشتیبان این حرکت بزرگ باشیم و در این راستا از هیچ حمایتی دریغ نمی‌کنیم.

ولی انگار تمام این تلاش‌ها فقط ور فیزیکی و منطقی موضوع اهدای عضو را نشانه گرفته است. ور پیچیده‌تر و سخت‌تر ماجرا آنجایی است که با دل و روحت کنار بیایی. سخت و سخت. به سختی آن پله‌های بلندی که آنیک در فیلم «بودن یا نبودن» مدام از آنها بالا می‌رود تا به خانه‌ی رضا برسد. خانه‌ای که قرار است در هیاهوی پر غصه‌اش، رضایتی سبز برای آنیکِ بیمار به ارمغان آید. آنقدر سبز که قلب رضای مرگ مغزی شده را به آنیک ببخشد.

هر چند حالا بیش از ۲۰ سال از روزی که کیانوش عیاری بودن یا نبودن را ساخت گذشته ولی متاسفانه گام‌های روشن شدن مسیر اهدای عضو به کندی به حرکت در آمده است. هنوز «آنیک» ‌های زیادی در پله‌های سخت بالا و پایین می‌روند. در صف‌های انتظار صبر می کنند. آنقدر صبر می‌کنند تا شاید معجزه ای شود و باز هم به زندگی پیوند بخورند.

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.