به گزارش آیرال خبر به نقل از آناج، حسن روحانی دیروز در پایان سفر خود به ارومیه سخنانی را مطرح کرد که مدتی است به ادبیات عمومی او و دولتش تبدیل شده است. روحانی علیه تهدید آمریکایی‌ها گفت: « درس عبرتی به دشمنان بدهیم تا بفهمند نمی‌توان با مردم ایران ظالمانه برخورد کرده و با فشار و تهدید، این ملت بزرگ را مجبور به تسلیم کنند». 

او همچنین در ۲۸ آبان‌ماه با سخنانی تند علیه آمریکا، تاکید کرده بود: «بینی آمریکا را به خاک می‌مالیم؛ در برابر آمریکا سر فرود نخواهیم آورد؛ ملت ما پاسخ آمریکا را درروز ۲۲ بهمن امسال می‌دهد».

همانطور که مطرح شد، ادبیات امروز رئیس‌دولت بسیار شبیه ادبیاتی است که محمود احمدی‌نژاد در دوران مسئولیتش از آن‌ها استفاده می‌کرد و همین روحانی و هم‌فکرانش در نقد آن‌ سخنرانی و مصاحبه می‌کردند و اتفاقا یکی از مهمترین دلایل اقبال مردم ایران به روحانی، ادعای او مبنی بر دارا بودن تئوری جدید در ارتباط با غرب بود!

روحانی در سخنرانی معروف خود در قبل از انتخابات ۹۲ با ادبیاتی انتقادی اظهار داشت: « ده سال پیش باید سیاست تنش‌زدایی با آمریکا را در پیش می‌گرفتیم. امروز، روز تعامل با دنیاست. ای امان، ای امان از شعارهای بی‌محتوا. سیاست‌خارجی، شناخت دنیا را می‌خواهد. سیاست خارجی، شناخت قدرت‌های‌خارجی را می‌طلبد. والله‌العظیم! برای این قفل‌ها، کلید وجود دارد و برای همه آنها می‌شود راه حل پیدا کرد، اما نه با شعار دادن و به دنیا فحش دادن! امروز، روز تعامل با دنیاست».

این همان گفتمانی بود که موجب شد اقبال عمومی برای حضور روحانی در دولت ایجاد شود و وعده‌های واهی او به امیدی در دل مردم ایران تبدیل گردد که می‌شود در کنار مقاومت و حفظ عزت در برابر زورگویی با دنیا نیز تعامل کرد.

امروز روحانی در چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای نه تنها با شعار، در حال فحاشی به آمریکاست بلکه مسیری را انتخاب کرده که در سال ۹۲ از قِبَلِ نقد آن به ریاست جمهوری رسید. این تناقض در گفتار و عمل کار را به جایی رسانده که اندک رسانه‌های حامی دولت نیز از مدل رفتاری او انتقاد می‌کنند اما چرا روحانی از گفتمان خود که می‌گفت «ما دولت شعار نیستیم» به دولتی کاملا شعار زده در همه عرصه‌ها خصوصا سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است؟

جواب واضح است، مشاوران فکری و اعتقادی روحانی هیچ‌گاه در مخیله‌شان هم به این موضوع فکر نکرده بودند که آمریکا روزی مانند ترامپ را به خود خواهد دید و او به همین راحتی زحمت چندین ساله روحانی و دوستانش را به باد خواهد داد و ایران را به همان نقطه اول در سال ۸۹ و شاید بدتر از آن خواهد رساند.

هرچند اگر رقیب ترامپ نیز از کارزار انتخابات آمریکا، موفق بیرون می‌آمد آنقدر زمان را به نفع خود و علیه روحانی و اعتقادش سپری‌ می‌کرد که مردم ایران شرایط امروز را دو یا سه سال بعد تجربه می‌کردند.

علی اَیِحال، آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که روحانی در سلسه تناقض‌های گفتاری و رفتاری خود، امروز به شعارزده ترین دولتی تبدیل شده است که خود همواره از نقد آن به نوایی رسیده بود و امروز این مردم ایران هستند که با وعده‌های واهی او، ناامیدتر از همیشه در حال تکرار کلیدواژه به “به عقب بر نمی‌گردیم” هستند
!

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.