یاداشت علی سلیمانیان :افتاده‌اند به جان گلزار شهدا و دیگر پوستشان آن‌قدر کلفت شده است که هیچ صدای اعتراضی را نمی‌شنوند و البته هیچ دست قدرتی هم نیست که جلویشان سد شود و نگذارد که این خیانت تاریخی بر فرهنگ ما روا داشته شود. دارند با فراغت بال و با بسط ید و با خیالی آسوده، به میراث بزرگ شهدا، خیانت می‌کنند و البته جدیت و اصرارشان در به سرانجام رساندن این خیانت، بی‌نظیر است.

دارند یک گنجینه‌ی تکرارناشدنی و منحصربفرد تاریخی را -که دیگر روند شکل‌گیری‌اش امکان تحقق ندارد- زیر چرخ‌های ویران‌گر مدیریت بولدوزری‌شان لگدمال می‌کنند تا به جایش ساختاری شبه‌هندسی، پادگانی، بی‌روح، و عاری از هنر و عاطفه و حماسه بنشانند. اما چه کسی است که نداند، نشاندن ساختاری امروزی بر روی یک میراث ذی‌قیمت تاریخی و فرهنگی، نه تنها آباد کردن و «به‌سازی» نیست که ویران‌گری در نهایتِ بی‌عقلی است و خیانتی بی‌اندازه بزرگ.

شکل‌گیری هویت و ساختار گلزارهای شهدا، روندی کاملاً مردمی و تدریجی داشته و این دستاورد تاریخی-فرهنگی ارزشمند، که با حضور جدی طیف‌های مختلف مردم به دست آمده است نه تنها دیگرامکان تکرار ندارد، بلکه با تجدید نسل‌ها، بخش اعظم فرصت‌ها برای جبرانِ خیانات و بازگرداندن این میراث تخریب شده از دست رفته و اندک مجال باقی مانده نیز رو به زوال گذارده است. با این حال تنگی مجال جبران و تحدید فرصت‌ها، نه دستگاه‌ها و مسئولینی که می‌توانند در این امر ورود کنند را به حرکتی واداشته و نه از سرعت ویران‌گری و خیانت کاسته است.

فاجعه‌ی تخریب گلزار شهدای ملک عباسی و تخریب قطعه‌ی پایین گلزار شهدای وادی رحمت تبریز کم نبود که این‌بار قطعه‌ی بالای گلزار وادی رحمت را به دم مدیریت بولدوزری سپرده‌اند و کمر به ویرانی تنها بقایای این میراث بسته اند؟ چقدر باید زمان بگذرد و اوضاع رو به وخامت بیشتر و بشتر بگذارد تا مسئولین ما را به خود بیاورد که جلوی این خیانت تاریخی بایستند و در صدد برآیند این گنجی که از دست رفته است را احیا کنند؟ اگر امروز عمق فاجعه را درنیابیم و مانع از وقوعش نشویم، بی‌شک در آینده از شدت سیلی آن بیدارخواهیم شد، اما آن روز علاج و امکانی برای جبران نخواهیم یافت.

و چقدر شهر ما بی صاحب شده است!…

یادداشت 2/95/2/27

کدخبر110763

انتهای پیام/

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.