آیرال خبر-  یک عکس گویای خیلی از مسائل است. می‌تواند بگوید ما نباید به احساس مان به اندازه عقلمان توجه کنیم. می‌تواند بگوید که چرا همیشه حسرت می‌خوریم و پیشرفت برایمان گام‌های کوچک است.

می‌گفتند با فوتبال می‌شود مردم را شاد و آنها را از فشار زندگی خارج کرد اما این را نگفتند که در فوتبال، ما همانیم که در زندگی هستیم.

ایران در نیمه نهایی به مصاف ژاپن رفت و سرمربی گفته بود که با قلبتان بدوید و با عقلتان بازی کنید اما به ناگاه همه چیز عوض شود و در آن بازی عقلمان را رها کردیم و با احساساتمان به سوی داور حمله کردیم و ژاپنی‌های سخت کوش و پرتلاش و به قول ما فاقد احساس و کامپیوتری رفتند و دروازه را باز کردند.

یک عکس، عقل و احساسمان را رو کرد

مسئله‌ای که در زندگی ما ایرانی‌ها به وفور یافت می‌شود اصل‌ها را رها می‌کنیم و دنبال احساس و هیجان هستیم.

می‌گویند قرار است برنج گران شود و آن وقت صف می‌کشیم تا آذوقه زندگی‌امان را تأمین کنیم و هیچ کس نمی‌آید بگوید که چه کنیم تا گران نشود و می‌خریم تا کمیاب و گرانتر شود. 

روی هیجانات و احساسات دار و ندار زندگی‌امان را می‌فروشیم تا در صف «ایران خودرو» و «سایپا» خودرو ایرانی بخریم و دو برابربفروشیم. فکری که در عمل به بار نمی‌نشیند و زرنگ‌تر از ما خودروسازانی هستند که قیمت قطعی را در زمان تحویل اعلام می‌کنند.

هیجان و احساسات مربوط به مردم ایران نیست و دولتمردان هم چیزی کمتر از مردم ندارند.

مسئله دیگر بحث قرار دادن فردی به عنوان سیبل است. عادت کرده‌ایم که فردی را در باخت‌ها مقصر بدانیم و خود را بری کنیم از آنچه که رخ داده است.

شاید چند دقیقه قبل از بازی ژاپن همه می‌گفتیم که کی‌روش بهترین است و باید قراردادش تمدید شود اما پس از بازی چه شد؟! از جواد خیابانی مجری گرفته تا تمام کارشناسان و سیاست‌مداران و ورزشی‌ها عامل را کی‌روش دانستند و ولاغیر و چشم‌ها به روی موفقیت‌های گذشته بسته شد.

نمونه بارز سیاسی آن در این روزها ظریف است کسی که برجام را به سرانجام رساند و همه رقص کنان و پای کوبان به خیابان ریختند و او را سردار ملی خواندند! اما برخی اتفاقات داخلی و حضور یک رئیس جمهور نامتعادل در آمریکا و پاره کردن برجام توسط او سبب شد تا ظریف را میرزا ابوالحسن خان شیرازی و الله‌یار خان آصف‌الدوله بخوانند و برجام را عهدنامه «ترکمانچای»!

باید در روزگاری که همه چیز با صفر و یک برنامه‌ریزی می‌شود عقل‌ها را فعال کنیم و با دل‌ها، احساسات را فعال و پویا نگه داشت اما نباید جای آن را عوض کرد.

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.