آیرال خبر،استاندار سابق آذربایجان شرقی با ارسال یادداشتی به مطالب منتشر شده از سوی رئیس سازمان خصوصی سازی پیرامون موضوعات مختلف واکنش نشان داد.

به گزارش آیرال خبر،ماجرا از این قرار است که پس از اظهارات احمد علیرضا بیگی در گفت و گوی خود با پایگاه خبری، تحلیلی نصر که واکنش شدید میر علی اشرف عبداله پوری حسینی، رئیس سازمان خصوصی سازی0به دنبال داشت، بار دیگر بیگی در یادداشتی که خطاب به رئیس سازمان خصوصی سازی به تحریریه نصر ارسال کرده، در صدد پاسخ به اظهارات پوری حسینی در آمده است.

پایگاه خبری تحلیلی نصر، بر اساس رسالت حرفه ای و قانونی خود، توضیحات استاندار سابق را عیناً و بدون دخل و تصرف منتشر می کند و انتشار توضیحات احتمالی رئیس سازمان خصوصی سازی را بر خود فرض می داند. «نصر» صرفاً انتشار این یادداشت را بر اساس رسالت حرفه ای خود انجام داده و قضاوت را بر عهده مخاطبان گرامی می گذارد.

احمد علیرضا بیگی در یادداشت خود آورده است: «”این بساطی که حضرات راه انداختند غیر از تعالیم حضرت مارکسه؟ غیر از تعالیم سوسیالیسم تعالیم دیگریه که اینها رو هدایت بکنه بیان اینگونه در بازار مسلمین دخالت بکنند و در واقع دست بکنند تو جیب خلق الله و بخوان پز طرفداري ازمردم و مصرف کننده رو بدن؟”(عباس آخوندي، وزیر راه و شهرسازي، 28 آذر)

آخوندي، این سخنانِ مشعشع را درباره يِ بقایا و پسمانده هاي احتمالیِ حزب توده مطرح نکرده، بلکه مخاطب آن یکی از نهادهاي حکومتی جمهوري اسلامی است؛ سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، وابسته به وزارت بازرگانی سابق.

ماجرا از این قرار است که شرکت راه آهن اعلام کرد که می خواهد قیمت بلیت هاي قطار را تا سقف 20 درصد گران کند.اما سازمان حمایت، زیرمجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت، اعلام کرد که این افزایش قیمت با قوانین و مقررات کشور، از جمله مصوبه هیات دولتی که خود آخوندي عضو آن است، مغایرت دارد. محمدرضا نعمت زاده، وزیر صنعت و معدن و تجارت که خود هم در تجارت دستی دارد و اهل نرمش و سازش است، ضمن اشاره به اینکه راه آهن در افزایش قیمت روال قانونی را طی نکرده، در توجیه سخنان بی پایه آخوندي گفته: به نظرم برادرمان آقاي آخوندي از مخالفت سازمان حمایت با افزایش قیمت حمل و نقل ریلی عصبانی شده است.(به نقل از سایت میدان)

لغت بازي، در قلمرو اندیشه که از بد روزگار حوزه يِ مورد علاقه يِ وزیر راه و شهرسازی است، چیزي از سنخ بازيها و متعلقات آن است، یعنی مندرج در تحت تَفَنُّن است. اما زندگی روزمره و معیشت مردم، ناحیه اي مهم در تفکر اقتصادي است و نمی توان در آن از سر بازیچه و پیگیريِ افکار و آراي شخصی وارد شد. بخشی از ادبیات دولتمردانِ معتدل و داراي تدبیر در این دو سال، به همین لغتبازيها محدود میشود. لغتبازي به عنوان کوششی براي جانشین کردنِ تخصص با تفنن، بی اعتنایی به جوهر اندیشه و ایجاد توهم دانستن و فهمیدن است. در ادامه توضیحی در ارتباط با کارکرد اقتصادي سازمان مذکور میدهم تا بی پایه بودن سخنانِ وزیر و ناآگاهی این استاد دانشگاه مادر درباره يِ آنچه در سپهر سیاست عمومی مطرح کرده را آشکار سازم و مرادم از امرِ مبتذل را تبیین کنم.

سابقه يِ تشکیل سازمان حمایت به اواسط دهه يِ 1350 می رسد که مرکز بررسی قیمت ها برای تعیین، تعدیل و تثبیت قیمت ها تشکیل شد. در سال 1354 صندوق حمایت مصرف کنندگان براي حمایت از مصرف کنندگان کالاهاي اساسی تاسیس شد

و در سال 1356 این صندوق با هدف افزایش تولیدات داخلی و حمایت از مصرف کنندگان در قبال نوسانات شدید قیمت ها و تغییر هزینه هاي تولید در بازارهاي داخلی و بین المللی و جلوگیري از افزایش بی رویه هزینه زندگی به سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان تبدیل شد. دو سال بعد شوراي انقلاب اسلامی مرکز بررسی

قیمت ها را با سازمان حمایت ادغام کرد. در سال 1384 هم سازمان بازرسی و نظارت بر قیمت و توزیع کالا و خدمات در سازمان حمایت ادغام شد.(به نقل از سایت میدان)

مهمترین کارکرد سازمان هاي حمایتی به کارکرد ناقص ساز و کار بازار و کاستن از نارسایی آن در زمینه يِ قیمت گذاري است. یکی از وجوه این کاستی در ادبیات علم اقتصاد(که ظاهرا آقاي وزیر با آن بیگانه است!) شکست بازار market ) (failureنامیده میشود.

مبانی مداخله اقتصادي دولت در اقتصاد را می توان در یک نگاه کلی، به سه گروه تقسیم بندي کرد:

ضرورت وجود مداخله دولتی در بازارهاي ملی(مظاهر شکست هاي بازاري(
ضرورت وجود دولت در حفظ کوچکترین واحدهاي اقتصاد ملی(حفظ حقوق افراد)
ضرورت وجود مداخلات دولتی در عرصه بازارهاي فراملی(تجارت بین المللی)

آقاي وزیر، یکی از مهمترین دلایل ضرورت مداخله يِ دولت در اقتصاد که سازمان حمایت یکی از مصادیق آن است، وجود شکست هاي بازاري است که بسته به محیط بررسی اقتصادي بر حسب خرد، کلان و توسعه به شکست در تخصیص منابع(انحراف تولید تعادلی از تولید بهینه اجتماعی)، شکست در اشتغال منابع و بیکاري(کمبود سطح تقاضاي مؤثر دراقتصاد و در نتیجه اختلاف میان سطح تولید تعادلی و اشتغال کامل) و شکست در اهداف اجتماعی نظیر نابرابري و فقر(تقسیم بندي می شود

1-(باغستانی میبدي و دیگران، 1394)

از آنچه گفته شد میتوان به این نکته رهنمون شد که همه يِ اهداف سازمان حمایت حول تنظیم بازار می گردند که به دشواري می توان آن را آرمانی کمونیستی دانست، اما وزیر راه محترم بدون استدلال و از سر بازیچه روح مارکس و اندیشه هایی همچون سوسیالیسم را احضار کرده تا به هدف غایی خود که همان انحلال این سازمان است دست یابد. این همان ابتذال در عرصهيِ اندیشه و سپهر سیاست است.

اما چرا وزیر محترم و همفکران او همچون رییس سازمان خصوصی سازي تا این میزان عصبانی هستند و آیا کسی که به یکی از نهادهاي رسمی کشور نسبت ناروا می دهد شایستگی مقام وزارت را دارد؟

رئیس سازمان خصوصی سازی نیز نگارنده يِ این سطور را به لجن پراکنی متهم کرده است و آنچنان خشونتی در کلام از خود نشان داده که شک بسیاري را به یقین تبدیل کرده و با این رفتارِ غیرمعمول در عمل آنچه به او نسبت داده ام را پذیرفته است.

آقاي رئیس، لجن پراکنی یعنی لغت بازي از سر بازیچه و تفنن و جا انداختن اهداف و غرض هايِ شخصی در عرصه هایی که با منافع مردم گره خورده است؛ لجن پراکنی یعنی رانت اطلاعاتی داشتن و داد تخصص و قانونی عمل کردن سر دادن.

از دید نگارنده چارچوبِ فکريِ این حضرات که همان “تاچریسمِ هار” است، آنها را به سمت موضعگیري هايِ بی پایه و مبتذل کشانده و در انتظار روزي هستند که فقرا را از دروازه هاي شهر آویزان کنند تا افکار خود را به سهولت پیاده کنند و بیشتر درمزایده هاي تشریفاتی شرکت کنند.

اجتماعی 94/11/3

کدخبر110486

خبرنگار125

انتهای پیام /

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.