. سیاست بازان ورشکسته
عرصه سیاست،عرصه تلاش وزحمت ودلسوزی میتواند باشد اگر نیت مان ومسیرمان وهدفمان در راستای کاستن مشکلی ازمشکلات کوچک وبزرگ مردم باشد،اگرنیت وقصدمان عمران ،آبادانی ،رشدو توسعه وسربلندی ایران اسلامی مان باشد.اگرچنین نگاه ونگرشی ورویکردی داشته باشیم عرصه سیاست ،عرصه خدمت خواهد بود وفعالان آن نیز قابل ارج واحترام وتقدیر،اما!!!….
اما اگر در بستر سیاست ما باسیاست بازی ودودوزه بازی وبه قصدکلاه نمدی برای خودفراهم کردن باشد ،مطمئنا دستمان رو ، و در پیش مردم شرمنده وخجل شده و در مقابل حضرت حق روسیاه خواهیم گشت.
دراین یکی دوماه گذشته در استان ،آنهاییکه خود را به آب وآتش میزدند تا خودی از خود را برصندلی مدیریت استان به هر قیمتی بنشانند ،دست به چه کارها که نزدند وچه ها که نکردند ونامه ها وطومارها که، آنهم به ناشیانه وعجولانه که ننوشتند.
حیف امید مردم که بدست این سیاست بازان ورشکسته به نا امیدی گرایید!. حال در دفترودستک های تک نفره شان که ادعا حزبی مردمی بودن میکنند وخودرا حامی نه، بلکه وکیل تام الاختیار مردم میپندارندبرطبل دیگری زده و بر دسته وهیات دیگری سینه میزنند وسینه چاکانه برمحضرش حاضرشده وتبریک گویان وخندان عرض ارادت مینمایند.
بایدازشرم سیاسی با اینها حرف زد.البته انتخاب استاندار جای بحث مانیست بلکه بحث سرنامه وطومار نویسان وامضاکنندگان بی پشتوانه مردمی وسهم گیرانه بعضی از سیاسیون ورشکسته ،همان نان به نرخ خوران چنبر انداز بر سپهر سیاسی استان است.
حال این شما و این نامه طومار گونه و دیدار ملتماسانه با استاندار استان است .
دلنوشه ای ازدکترامیرحسین دانشورنیا
فعال سیاسی
