آیرال :استعمار یکی از موضوعات مهم سیاست و نظام بین الملل است. مفهوم لغوی آن که یعنی طلب عمران و آبادی، معنای مثبت دارد ولی مفهوم سیاسی آن که تحت قیمومیت در آوردن ملتهای ضعیف توسط قدرتهای فائقه میباشد نزد بسیاری از ملل تا آنجا منفی است که غالب ملتهای تحت استعمار برای رهایی از مستعمره بودن مبارزاتی را سامان داده و قیامهای رهاییبخش داشته و شهدای زیادی برای طرد آن تقدیم داشته اند.‏

‏‏با این حال در طول تاریخ دیده شده که معدود حکومتهایی استعمار به معنای سیاسی را با مفهوم لغوی آن اعمال کرده اند. چنانکه در مورد فتوحات کورش و داریوش و نیز فتح اندلس (اسپانیای امروزی) توسط مسلمانان و آباد کردن آن سرزمین، مطالب خواندنی وجود دارد. با این وصف پدیده استعمار در قرون جدید پس از رنسانس آغاز شد که بعضی کشورهای اروپایی با نگرشی متفاوت از گذشته نسبت به مفهوم قدرت و ثروت، ابتدا به طور آرام در کشورهایی که زمانی برای خود تمدنی بزرگ محسوب می شدند مانند سرزمین پهناور هند و کل کشورهای قاره افریقا جای پا باز کردند و به نحو بسیار پیچیدهای از جمله تهی کردن ملتها از هویت خودشان، توانستند بر اکثر کشورهای غیرصنعتی تسلط سیاسی، نظامی و اقتصادی پیدا کنند و پس از جنگ جهانی اول که امپراتوری عثمانی از هم پاشید، قلمروی وسیع آن توسط کشورهای اروپایی بالاخص انگلیس، فرانسه و ایتالیا به صورت مستعمره آشکار در آمد. ‏

‏‏با این وصف سئوال از اینکه چه عاملی موجب تقویت استعمارگران گردید، تنها یک پاسخ ندارد زیرا وجود پدیده استعمار تک عاملی نیست و نیز تمام مستعمرات به یک نحو تحت قیمومیت قدرتها در نیامدند. لازم به ذکر است که در 14 دسامبر 1960 با توجه به سابقه پیروزی انقلاب هند و بازیابی استقلال آن، سازمان ملل متحد کمیته ای با عنوان ختم استعمار تشکیل داد تا با بررسی راههای بدون خشونت، آرام آرام تمام سرزمینهای مستعمره را به عنوان کشور مستقل اعلام دارد. به همین جهت حتی یک جزیره بنام پیکتارین با 94 نفر سکنه اعلام استقلال کرد و به عنوان یک عضو در سازمان ملل پذیرفته شد. لذا با پایان کار کمیته ختم استعمار مفهوم جدیدی بنام استعمار نوین شکل گرفت و بسیاری از همان مستعمرات سابق با حفظ حاکمیت ظاهری تحت تسلط قدرتهای قبلی یا جدید قرار گرفتند.‏

– نوع نگرش به استعمار 2- ابزار مبارزه با آن.

در بررسی مورد اول، به موضوعات زیر می پردازیم:

تشخیص ماهیت استعمار و سرشت، اهداف، برنامه ها و روشهای استعماری

الف) تعیین ماهیت استعمار

هدف این بخش، شناخت کسانی است که امام (ره) درباره آنان این تعریف را به کار برده اند.

با وجود دشمنی آشکار امام با امریکا، آنچه در سخنان انقلابی ایشان جلب توجه می کند، دعوت به مبارزه با هر دو مظهر استعمار یعنی شرق و غرب است وکمتر اتفاق افتاده که ایشان واژۀ غرب را به تنهایی در سخنان خود پیرامون استعمار بکار برده باشند.

ایشان برخلاف آنچه در میان انقلابیون جهان رایج است- که تنها غرب را مورد هدف قرار می دهند- هم «شرق حیله گر» و هم «غرب متجاوز»[1] را مدنظر قرار داده اند.

امام (ره) در سخنان خود پیرامون استعمار شرق تنها به اتحاد شوروی سابق یا روسیه اکتفا نکرده و حتی چین را هم در بسیاری موارد مورد بحث و تحلیل قرار می دهند.

اما در بررسی استعمار غربی، امام (ره) به صورت خاص به استعمار بریتانیا اشاره کرده و بر اساس شواهد تاریخی، دربارۀ مرحله ای که انگلستان، پیشتاز دولتهای استعمارگر بود، بحث شده است.

واژه های خاصی که امام (ره) در بیان خباثت استعمارگران غرب آورده اند عبارت است از از: «ام الفساد قرن» و «دولت تروریست، شیطان بزرگ، امریکا به دشمنی با او افتخار می کنیم.»
استعمار نوین غیر از مفهوم «اقمار» و «توابع» است. اقمار به کشورهایی اطلاق می شد که به نحوی وابسته به بلوک شرق یعنی شوروی سابق بودند و اسماٌ مستعمره تلقی نمی شدند، بلکه به سبب آنکه امور سیاسی، اقتصادی و نظامی آنها با شوروی هماهنگ می شد، به اقمار شهرت یافتند. در مقابل، کشورهای ضعیف وابسته به بلوک غرب به رهبری آمریکا به عنوان «توابع سیاسی» و «توابع اقتصادی» شهرت یافتند. ‏

‏‏لازم به ذکر است که ایران در قرون جدید هیچگاه به صورت رسمی مستعمره هیچیک از قدرتهای فائقه روزگار در نیامد و البته برای علل آن موارد زیادی قابل شمارش است که یکی از علل مهم آن موضوع توازن قوا بین روس و انگلیس بود و دیگری وحدت ملی را می توان جزو عوامل برجسته دید. با این وصف اگر چه ایران به صورت مستعمره سنتی در نیامد اما از اواسط حکومت قاجار، نفوذ قدرتهای زمانه در ایران تا آنجا پیش رفت که حتی پهلوی اول با خواست و انتخاب انگلیسها سر کار آمد و پهلوی دوم نیز پس از کودتای 28 مرداد چنان به آمریکا و سپس به اسرائیل نزدیک شد که به عنوان ژاندارم آنها در منطقه شهرت یافت و گویی ایران جزو مستعمرات سنتی آنها قلمداد می شد که هر امری از سوی آنها را باید به منصه اجرا بگذارد. ‏

‏‏با توجه به موارد فوق امام خمینی(ره) به عنوان یک مبارز آزاده و مسلمان هم علیه استعمار سنتی و هم علیه استعمار نوین و هم علیه تسلط دو قدرت شرق و غرب بر کشورهای اقمار و توابع اقتصادی و سیاسی مواضع بسیار روشن اتخاذ کردند. البته آنچه ایشان در مورد استعمار بیان داشته اند همگی با چنین واژه ای بیان نشده است چنانکه یکی از مفاهیم مرتبط با این موضوع، واژه «استقلال» می باشد اما حتی همان تعدادی که تحت نام مستعمره و استعمار در آثار ایشان وجود دارد، گویای آن است که برای رسیدن به آزادی، استقلال و رهایی از استعمار نوین، باید به خودباوری و سپس به خوداتکایی که با واژه خودکفایی بیان می کردند، رسید. اما مهمتر از ‎‏این دو، بازگشت به تعالیم اسلام است که طبق قاعده فقهی «نفی سبیل» یا نفی سلطه جزو امور واجب تلقی می شود. ‏
امام خمینی(ره) با شعار نه شرقی و نه غربی با هر دو نوع غربزدگی مبارزه کردند و جالب آنکه بدون تکیه ‌بر شرق سیاسی علیه سلطه غرب موضع گرفتند و نیز بدون تکیه ‌بر غرب، پرتوان علیه شرق سیاسی موضع روشن ابراز داشتند. و اما سؤال از اینکه مؤلفه های فرهنگ غربزده و استعماری از نظر امام خمینی(ره) چیست؟ لازم به ذکر است که در آثار ایشان بیش از 1400 بار از واژه های مرتبط با غرب و غربزدگی دیده می شود که بررسی تمام آن‌ها مجال بیشتری می طلبد ولی خوشبختانه تاکنون نویسندگان و سخنرانانی در این زمینه مطالبی بیان کرده اند که اگر بخواهیم عناوین آن‌ها را ذکر کنیم، مطالب زیر اهم آنها است: ‏

‏‏غربزدگی به ‌مثابه بیماری مزمن‏

‏‏«مَثَل کشور ما مَثَل بیماری است که لااقل پنجاه‌وچند سال بیماری کشیده است، و همه قشرها به بیماری او دامن زدند… این بیماری که در جامعه ما از غرب پیدا شده است، از ممالک خارجی که می خواستند همه‌چیزمان را ببرند…» (صحیفه امام‏‏،‏‏ ج 10، ص:388 ).

‏‎غربزدگی در تقابل با تحقق اسلام ‏

‏‏«آقا، امروز مملکت ما غرب‌زده است که از زلزله زده بدتر است! امروز بعضی از اشخاص در این مملکت می خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند. اغفال می کنند بعض مقامات را، می خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند.» (صحیفه امام‏‏، ‏‏ج 8، ص:176 ). ‏

‏‏مفید بودن فرهنگ غرب فقط برای غرب و نیز انذار به غربزده ها ‏

‏‏«‏‏ ‏‏ای غربزده ها! ای اجنبی زده ها! ای انسان های میان تهی! ای انسان های بی محتوا! به خود آیید همه چیز خودتان را غربی نکنید. ملاحظه کنید چیزهایی که در غرب است، چیزهای خوبی که در غرب است، ملاحظه کنید جمعیت حقوق بشر که در غرب است، ببینید چه اشخاصی هستند و چه مقاصدی دارند. اینها حقوق بشر را می خواهند ملاحظه کنند، یا حقوق ابرقدرتها را؟ اینها دنبال ابرقدرتها هستند و حقوق ابرقدرتها را می خواهند تأمین کنند.» (صحیفه امام، ج 8، ص: 56).‏

‏‏اتکا به فرهنگ اسلام و نفی غرب به نحو مجادله احسن ‏

‏‏«‏‏ ‏‏ما می توانیم خودمان را اداره کنیم؛ و بهتر هم می توانیم. شما خیال نکنید که غرب خبری هست. در آنجا خبری نیست. ما نمی گوییم که آنها کارخانجات ندارند؛ آنها درست کردند همه اینها را، اما اساس انسانیت در آنجا نیست. اینها هر چه درست کردند یعنی هر چه نه- بسیاری از چیزهایی که درست کرده اند، بر ضد انسانیت درست کرده اند. این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد، این غرب است که دارد شخصیت انسانیت را از بین می برد؛ و ما خیال می کنیم که غرب همه چیز دارد. حالایی که غرب اتومبیل درست کرد، پس باید غرب همه چیز داشته باشد.» (صحیفه امام، ج 8، ص:80 ).‏

‏‏خطر توحش ‏

‏‏«غرب به انسان کار ندارد. غرب به طیاره کار دارد… انسان را وحشی بار می آورد… آن وحشی که آدم‌خوار است، آدمکش است! (‏‎ ‎‏صحیفه امام‏‏،‏‏ ج 8، ص:81 ).‏

‏‏در موضوع مورد سؤال عناوین دیگری در آثار ایشان میتوان دید که هر یک در آثار امام حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است؛ لذا برای جلوگیری از اطاله کلام فقط به عناوین آن‌ها اشاره می‌شود:‏

‏‎-‎‎‏زمینه های غربزدگی: ‏

‏‏احساس حقارت و ضعف نفس ‏

‏‏عدم آگاهی نسبت به احکام و قوانین مترقی اسلام ‏

‏‏تمام کمالات را در غرب دیدن ‏

‏‏فراموشی مفاخر اسلام و ایران ‏

‏‎-‎ ‏راههای تسلط فرهنگ غربی:‏

‏‏تضعیف اسلام؛‏

‏‏جدا نمودن روحانیت از مردم؛‏

‏‏استفاده از عناوین مقدس و عوام‌پسند؛‏

‏‏گرفتن روح تعهد از جوانان؛‏

‏‏اجیر نمودن قلم‌به‌دستان. ‏

‏‏عوامل رفع غربزدگی ‏

‏‏خوداتکائی و خودباوری ‏

‏‏تحول و انقلاب فرهنگی ‏

‏‏اصلاح نظام آموزشی مدارس‏

‏‏اصلاح دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه ‏

‏‏اصلاح صداوسیما‏

افشاء توطئه های غربی ها علیه ملل ضعیف

‏افشاء مفاسد فرهنگ غرب ‏

‏‏توجه به قدرت معنوی ملت اسلام ‏

‏‏توجه به قوانین مترقی اسلام ‏

‏‏تقویت تبلیغات اسلامی ‏

‏‏پرهیز از تفرقه ‏

‏‏لازم به ذکر است که امام خمینی(ره) در 12 شهریور 1358 در جمع تعداد زیادی از خانواده شهدا و بانوان مکتب ولیعصر یک سخنرانی ایراد کردند که حدود 4100 کلمه داشت. بیشتر محتوای این سخنرانی مرتبط است با موضوعات مرتبط با غرب‌زدگی و مهم‌ترین دلایل شکلگیری استعمار و توجه انبیاء به مستضعفین. نگاهی به عنوانهای آن سخنرانی که البته توسط ناشر انجام شده، تا حدود زیادی گویای نظر امام(ره) در موضوع مورد نظر میباشد:‏

‏‏تلاش غرب در بی هویت ساختن ملل شرق ‏

‏‏مطالعات و بررسی‌های استعمارگران در ایران ‏

‏‏توطئه غرب در تضعیف روحانیت ‏

‏‏نکوهش نویسندگان و شاعران در خدمت غرب ‏

‏‏همه انبیا از طبقه مستضعف بودند‏

‏‏دفاع پیامبر اسلام از مستضعفین ‏

‏‏علما، پیشتازان مبارزه با مستکبرین ‏

‏‏توطئه غرب؛ تضعیف اسلام و خدمتگزاران اسلام ‏

‏‎‎‏بازگشت به هویت انسانی و ارزش‌ها (صحیفه امام ج 9 صص 390-403 )‏

‏‏یکی از نکات جالب در مبانی سیاسی امام(ره) اینکه سیاست ایشان با فقه، فلسفه و عرفان پیوند ترکیبی دارد ولی گاه ردگیری این چهار رشته معرفتی در یک پیام کمی مشکل میباشد و محتاج بیان مقدماتی است اما گاه ردگیری آن از چنان وضوحی برخوردار است که نیاز به شرح نیست. مثلاً امام در تفسیر سوره حمد در شرح اهدنا الصراط المستقیم… به تطبیق مصداق هم به نحو زیر پرداختهاند. ‏

‏‏«‏‏ ‏‏آن راهی را که شما در سوره حمد در نماز می خوانید که: اهْدِنَا الصِّرط‏‏ ‏‏الْمُسْتَقِیمَ، صِرطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ صراط مستقیم همین صراط اسلام است که صراط انسانیت است، که صراط کمال است، که راه به خداست. سه راه هست: یک راه مستقیم، و یک راه شرقی؛ مَغْضُوب عَلَیْهِمْ و یک راه غربی؛ ضالین. شما به همین راه مستقیم که راه انسانیت، راه عدالت، راه جانبازی برای اسلام و عدالت اسلامی است بروید. این راه مستقیم را اگر بدون انحراف به این طرف یا آن طرف، بدون انحراف به شرق و غرب، بدون انحراف به آن مکتبهای فاسد طی کردید، این راه مستقیم، منتهی به خدا می شود. آن صراطی که بر جهنم کشیده شده است، اگر مستقیم در این عالم حرکت کنید، از آن صراط مستقیماً رد می شوید. جهنم باطن این دنیاست. اگر مستقیم از این راه رفتید و طرف چپ یا طرف راست منحرف نشدید، از صراط آن عالم هم مستقیم عبور می کنید، و به چپ و راست متمایل نمی شوید. که اگر به چپ متمایل بشوید به جهنم است، و اگر به راست متحول بشوید به جهنم است. راه خدا مستقیم است؛ صِرطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ. صراط، راه آنهایی که خداوند به آنها منت گذاشته است و نعمت عطا فرموده است؛ نعمت اسلام، بزرگترین نعمت، نعمت انسانیت، بزرگترین نعمت. شما بر همین راه مستقیم، بر همین راهی که آمدید، و برای اسلام آمدید، و برای پاسداری از اسلام آمدید. و همه ما و همه ملت باید پاسدار باشد و پاسدار از اسلام و قرآن کریم باشد. این راه مستقیم است؛ راه پاسداری از اسلام، راه مجاهده در راه اسلام، در راه خدا، این راه مستقیم است. این همان صراط مستقیمی است که شما در نماز از خدا می خواهید. انحراف پیدا نکنید که انحراف یک طرفش مَغضُوب عَلَیهِم است، و یک طرفش ضالّین، است.» ‏‏(‏‏تفسیر سوره حمد، ص: 242)‏‎.‎

. انتهای پیام /

توسط سردبیر