زنان بی سرپرست وبد سرپست وسرپرست خانوار ؛فراموش شدگان شهرسهند
پریناز مهاجرانیاسبلی
مسوول راهبردی جامعه زینب س

(یکی از راه‌های مهم در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، سوق دادن کمک‌ها به آنها از سازمان‌های حمایتی به خدمات بیمه‌ای و اجتماعی است. )

شهرهای جدید ازجمله شهرجدید سهند آسیب های عدیده ای دارند ازجمله عدم برخورداری از امکانات رفاهی و خدماتی وحقوقی که مشکلاتی برای ساکنان این شهرها به ویژه زنان به وجود آورده است .
و در صورت عدم رسیدگی به آنها به مشکلات بزرگ و غیرقابل جبرانی مبدل خواهد شد.
بر همین اساس به بررسی وآسیب شناسی مشکلات زنان ساکن در مساکن مهر شهر جدیدسهند پرداخته ایم.
در حال حاضر تعداد زیادی از زنان سرپرست خانوار در سایت مسکن مهر شهرجدیدسهند سکونت دارند که هیچ برنامه ای برای ساماندهی این زنان وجود ندارد. باید برنامه‌یی ویژه برای هدایت و ایجاد شرایط لازم برای حضور آنها در این مناطق تهیه و تدوین شود.

بزرگ‌ترین مشکل یک زن بخصوص زن بی‌سرپرست، وبدسرپرست وسرپرست خانوار مشکل اقتصادی است. اکثر زنان سرپرست خانوار و بی‌سرپرست، از نظر اقتصادی مشکل دارند که این مشکلات بر وضعیت مسکن و تغذیه آنها تأثیر مستقیم می‌گذارد.
بیکاری و نداشتن شغل یکی از جنبه‌های مشکلات اقتصادی این زنان است چراکه اکثریتشان به علت نداشتن مهارت مناسب دارای درآمد کافی نیستند و همین عامل زندگی پرمشقت آنان را ‌رنج‌آور‌تر می‌کند.
از دیگر جنبه‌های مشکلات اقتصادی این قشر را می‌توان، مربوط به مسکن دانست و همین عامل به عنوان دغدغه‌ای بسیار مهم در زندگی آنان تبدیل شده است، زیرا این گروه از زنان به دلیل پایین بودن درآمد نمی‌توانند مسکن مناسبی اجاره کنند و مجبورند در مناطقی که اجاره بها کمتر است ساکن شوند که خود مشکلات فرهنگی خاص خود را در پی دارد ومیتواند سلامتی روانی آنها مورد تهدید قرار می‌گیرد.
ودر اکثر این مناطق حتی هیت امنای مساکن اجازه نمیدهند زنان بی سرپرست ساکن شوند زنان دیگر احتمالا انها را به چشم رقیب میبیندد واین مشکل زنان بی سرپرست خود سرپرست را دچار مشکلات عدیده اجتماعی میکنند. زنان سرپرست خانوار و بی‌سرپرست همواره با یک نگرش منفی در جامعه مواجهند و بی‌اعتمادی جامعه نسبت به این زنان بالاست. این دیدگاه بد باعث مخدوش شدن روابط اجتماعی آنان با دیگران می‌شود زیرا یک زن مجرد یا بیوه و مطلقه که به تنهایی و بدون حضور مردان زندگی می‌کند، از نگاه دیگر زنان به چشم یک تهدید نگریسته می‌شود؛ تهدیدی که باید از او فاصله گرفت و روابط اجتماعی را با وی قطع کرد و تمامی روابط چنین زنانی در جامعه مخدوش می‌شود.
تبعات وجود تعداد زیادی زن جوان و میانسال سرپرست خانوار و فرزندان آنان و عدم‌پاسخ به نیازهای طبیعی بیولوژیک و عاطفی و اقتصادی آنان به‌هر‌حال گریبانگیر جامعه خواهد شد و اگر هرچه سریع‌تر به وضعیت زنان سرپرست خانوار که اغلب آنان توانایی و وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، رسیدگی نشود، خانواده و فرزندان آنان دچار آسیب‌های اجتماعی و مشکلات روحی و در نتیجه افزایش اختلالات و بیمار‌های روانی در جامعه خواهد شد و فقر و آسیب‌های اجتماعی نیز در جامعه گسترش خواهد یافت.

برای مشکل زنان بی‌سرپرست و بد سرپرست وسرپرست خانوارشهرسهند پیش از آن‌که این موضوع تبدیل به معضل شود، باید فکری اندیشید. برای سرو سامان دادن به وضعیت این زنان، علاوه بر آنکه لازم است تعدد مراکز تصمیم‌گیری مهار شود و از انجام فعالیت‌های موازی نهادهایی مانند کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی خودداری شود، کمک اصلی باید در چارچوب توانمندسازی آنان مورد توجه قرار گیرد. فرآیند توانمندسازی زنان در چارچوب مباحث توسعه اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است.
این امر، راهی برای ورود زنان به فعالیت‌های مشارکت‌آمیز اجتماعی است.
یکی از راه‌های مهم در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، سوق دادن کمک‌ها به آنها از سازمان‌های حمایتی به خدمات بیمه‌ای و اجتماعی است. اجرای طرح بیمه اجتماعی این زنان، علاوه بر کمک به ارتقای امنیت روحی و روانی این زنان در اداره زندگی و کاهش دغدغه‌ها، می‌تواند به عنوان پشتوانه محکمی برای حمایت از آنها در شرایط سخت آینده و در دوران کهولت و ازکارافتادگی محسوب شود.
هدف هرگونه برنامه‌ای که زنان سرپرست خانوار در متن آن قرار می‌گیرند، باید توانمندسازی آنان باشد و نه صرفاً کمک‌های محدود مالی به آنها.
در صورتی که با انتقال خدمات حمایتی و پرداخت مستمری به خانواده‌های تحت پوشش به حمایت‌های بیمه‌ای و تأمین‌اجتماعی، زمینه مناسبی فراهم می‌گردد که این زنان روی پای خود بایستند. از سوی دیگر، فرایند توانمند‌سازی زنان شهرسهند می‌تواند درچند حوزه دنبال شود،
توانمندسازی این زنان اگر جهت خوداشتغالی و ایجاد منبع درآمد پایدار باشد، شیوه‌ای مطمئن برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی بعدی به نظر می‌رسد.
علاوه بر آن، تغییر نگرش جامعه به این افراد می‌تواند کمک‌کننده باشد زیرا تغییر نگرش جامعه بر این اساس است که آنها بتوانند به خودشان کمک کنند و منافع حاصل از خدمات ارائه‌شده را اخذ نمایند. سوق دادن نظام حمایتی به فعالیت‌های توسعه اجتماعی و شناساندن استعداد و قابلیت‌های فردی و جمعی زنان سرپرست خانوار مطمئناً می‌توان قدم مثبتی برای آنان باشد.
با توجه به شرایط کنونی جامعه و افزایش طلاق، آمار زنان بی‌سرپرست رو به افزایش است. فارغ از این مسئله که مسئولان اجتماعی باید فکری به حال بحث‌های زیرساختی کم شدن این آمار بکنند، باید فکری هم به حال این قشر شود که افزایش این آمار به یک معضل جدید تبدیل نشود.

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.