حالا رد پای کودکیشان در جای جای شهر دیده میشود. با چهرههایی که هر قدر هم خسته باشند باز هم چیزی از این خستگی در نگاه معصومانهشان دیده نمیشود. انگار این هم گوشهای از بازیهای کودکانهشان است ولی برای ما بزرگترها اینها بازیِ زندگیست.
به گزارش آیرال خبر به نقل از شهریار، کار و کودک دو واژه غریب و دور از یکدیگرند ولی حالا همینها با ترکیب کودکان کار، بخش انکار ناپذیری از کلانشهرها شدهاند. هر چند داستان کودکان کار مثل واقعیتی تلخ، هر روز در مقابل چشمان ما نقش میبندد ولی ۱۲ ژوئن «روز جهانی مبارزه با کار کودکان» فرصتی است برای حرف زدن از این کودکان.
بچه هایی که به هر دلیلی از اعتیاد خانواده گرفته تا فقر و ناچاری مجبورند کودکی شان را توی باغچه خانه چال کنند و راهی کوچه و خیابان شوند. سر چهارراه های پر تردد، پشت چراغ قرمزها، خم شده در سطل های زباله، روی پل های عابر پیاده و خیلی جاهای دیگر می توان آنها را دید.
کودکان کار در سالهای اخیر به یکی از ویژگیهای اصلی کلانشهرها تبدیل شده اند. مثل مبلمان شهری در هر گوشه و کنار پر ترددی میتوان آنها را دید که یا چیزی مثل آدامس و جوراب و فال و… برای فروش در دست دارند و یا کتاب و دفتر درسی را روی زمین پهن کردهاند. کتابهایی که معلوم نیست چقدر واقعیاند و تکالیفی که از سر واقعیت باید انجام شوند.
حالا انگار مردم شهر هم به دیدن این کودکان عادت کردهاند که گاه بیتفاوت از کنارشان رد میشوند و گاهی هم در مقابل اصرارهای کودکانهشان طاقت نمیآورند و مکثی میکنند و چیزی از آنها میخرند.
سهیلا صفری مدیر حوزه امور اجتماعی شهرداری تبریز در مورد نوع مقابله با این کودکان میگوید: کودکان کار در تبریز از طریق واحد خدمات شهری شهرداری جمعآوری شده و زیر ۱۸ سالهها برای نگهداری به مراکز بهزیستی تحویل داده میشوند و بالای ۱۸ سال هم که کودک نیستند به خیریه مستمندان تبریز معرفی می شوند.
صفری ادامه میدهد: ولی اصولادر حالت کلی این کودکان جمعآوری نمیشوند و اگر همین حالا هم به سطح شهر بروید آنها را میبینید.
او تاکید می کند: البته این برخوردها کاملا دوستانه است و در مورد کودکان کار هیچ برخورد قهر آمیزی صورت نمیگیرد.
هر چند کارشناسان حوزه اجتماعی معتقدند در برخورد با کودکان کار ترحم را کنار بگذارید و از آنها خرید نکرده یا پولی به آنها ندهید ولی همیشه شهروندانی هستند که نمیتوانند از کنار این کودکان به سادگی عبور کنند. کودکانی که شاید گاهی در پس نگاه ساده و معصومانهشان اندک حیلهگری هم نقش بسته باشد و گاهی سعی می کنند با کلام کودکانه خود دل بقیه را به دست آورند. شاید همین معصومیت و سادگی همان ترفندی باشد که والدین آنها به عنوان ابزاری برای درآمدزایی استفاده می کنند.
معاون سیاسی و اجتماعی فرماندار تبریز تابستان را فصل پر رونق کار برای این کودکان عنوان کرده و میگوید: در فصل تابستان که مدارس تعطیل است و حضور مسافر و گردشگر در شهر بیشتر میشود، این موضوع نیز شدت مییابد و کودکان تا پاسی از شب در پارکها و خیابانها کسب درآمد میکنند.
سعید برزگر با اشاره به اینکه موضوعاتی مثل کودکان کار پدیدههایی اجتماعی هستند که با برخورد سلبی چاره اندیشی نمیشود. یادآوری میکند: باید بررسی کنیم در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دنیا برای این مشکل چه راهکاری داشته اند. آنها در قالب حقوق شهروندی فرهنگسازی کردهاند؛ یعنی قوانین بازنگری شده و پلیس به عنوان نماینده حاکمیت در مورد افراد و والدینی که شیوه صحیح فرزند داری را بلد نیستند تصمیمگیری می کند. پس از آن دولت توسط پلیس علیه این خانوادهها اقدام کرده و از کودکان آنها نگهداری میکند. مگر ما می توانیم چنین کاری کنیم؟
کودکان موجودات بیدفاعی هستند که بدون هیچ آگاهی و آمادگی راهی خیابان میشوند. یا توسط خانوادهها و یا به وسیله واسطهای مشخص. واسطه هایی که در برخی محافل از آنها با عنوان باند و شبکه یاد میشود ولی برزگر معتقد این موضوع برای چند سال پیش بود و امروز تعداد کودکان کار تبریز کاهش پیدا کرده است. او می گوید: این طور نیست که فکر کنید در این قضیه سیستم مخوف باندبازی و … در کار باشد. برای مثال خیلی ساده کودک روزانه توسط مادر خود به دایی تحویل داده می شود و او هم این کودک را به دوست دیگری میسپارد تا برای کار سر چهارراهی گذاشته شود. در این چرخه هر یک از واسطهها سهم خود از درآمد روزانه کودک را برمی دارد. جالب ترین نکته در این پروسه جایی است که متوجه میشویم کمترین مبلغ درآمد این کودک به مادر می رسد!
معاون خدمات شهری و اجرایی شهرداری تبریز با اشاره با نوع برخورد با این کودکان در سطح شهر می گوید: به تازگی در چارت معاونت خدمات شهری «اداره آسیب دیدگان اجتماعی» به منظور ساماندهی کودکان کار و متکدیان تشکیل یافته است. بدین ترتیب یگانهای موتور سوار حوزه خدمات شهری به طور روزانه در مناطق مختلف تردد کرده و مورد مشاهده شده را جمع آوری و ساماندهی می کند.
محمدرضا قربانیان تبریزی ادامه می دهد: طی جلسات مختلفی که با دستگاههای مختلفی همچون فرمانداری، بهزیستی و… برگزار شده کودکان کار زیر ۱۸ سال به بهزیستی معرفی می شوند.
کودکان کار، که اغلب با کودکان خیابان یکسان در نظر می آیند، کودک خیابانی نیستند. بلکه کودکانی هستند که به دلیل مشکلات معیشتی و تنگناهای مالی سرپرستانشان و یا به دلیل نداشتن سرپرست خود مجبور به تامین هزینه های زندگی خود و اغلب اعضای خانواده خود هستند.
این نان آوران کوچک طیف وسیعی را تشکیل میدهند که نخستین ویژگی مشترکشان کارکردن در شرایط سنی کمتر از سن قانونی کار است. آنچه که مردم در خیابانها مشاهده میکنند بخشی از کودکان کار است. بخش وسیعی از کودکان کار در ایران که در کارگاههای تولیدی، کوره پزخانه ها و مزارع مشغول به کارند، از نظرها پنهان هستند.
آنچه مهم است این که این کودکان از سایر حقوق مثل حق تحصیل و آموزش و بهداشت و درمان محرومند و دچار سوء تغذیه و انواع بیماریهای جسمی و روحی می شوند و یا مورد سوء استفاده و استثمار قرار می گیرند و یا این که برخی ممکن است از سوی باندهای بزهکار به سمت فروش مواد مخدر و … کشیده شوند.
از آنجا که پدیده کودکان کار محصول مناسبات ناکارآمد اقتصادی، فقر پایدار و کسری درآمد، خانوادهها در جوامع است، حذف اینها امکان پذیر نیست. موضوع و پدیدهای اجتماعی که باید توسط دستگاههای مختلف برای کاهش آسیبهای ناشی از آن چاره اندیشی شود.