یادداشت مدیرمسوول :پری ناز اسبلی :مشهور است که سر جان بولارد، سفیر وقت بریتانیا در ایران، زمانی که ارتش متفقین از کمبود آذوقه رنج می برد، سراغ قوام السلطنه نخست وزیر ایران رفت و گفت باید پول چاپ کنید و در اختیار ما قرار دهید تا آذوقه تهیه کنیم. قوام در ابتدا اندکی مقاومت کرد و گفت چاپ پول تورم ایجاد می کند و کشور دچار بحران می شود. بولارد اما تهدید کرد که اگر این کار را نکنید، ارتش متفقین مردم را غارت خواهند کرد. قوام فی المجلس تسلیم شد…
اگر ارتش متفقین با زور اسلحه ملت را غارت می کرد، بلاتردید ملت علیه آنها دست به قیام می زدند و چه بسا روند تحولات تاریخی عوض می شد. اما تسلیم قوام السطلنه در برابر یک تهدید ساده، باعث شد متفقین به جای اسلحه با پول های دولت قوام ملت را بی دردسر غارت کنند. قحطی نان آغاز شد و نفرتی که می توانست در مردم علیه اشغالگران تولید شود، متوجه دولت وقت ایران شد.
مزدوران انگلیس لزوما افرادی نیستند که از MI6 ماهیانه دریافت می کنند. انگلیس در ایران به دنبال قوام السلطنه هاست که با نمایش دندان تیز بر سر میز گفت و گو و دیپلماسی، به دست خود کشور را تقدیم کنند و پندارشان این باشد که جلو جنگ را گرفته اند!
امام خمینی(ره) هم می توانست با صدام وارد مذاکره شود و با بخشیدن قسمتی از خاک ایران، جلو جنگ را بگیرد؛ چنانکه فتحعلی شاه قاجار با عهدنامه های گلستان و ترکمنچای به صلح رسید و چنانکه پهلوی با بخشیدن بحرین، کدورت ها را به زعم خود رفع کرد! مراقب قوام ها و فتحعلی شاه ها باید بود. اگر امروز تاریخ، قاجار را به سبب معامله خاک ایران مواخذه می کند و ایران، حسرت داشته های آن روز خود را می خورد، فردا نیز اگر مجلسی بر سر کار بیاید و با ایران همان کند که قاجار و پهلوی کرد، این بار تک تک صاحبان آرایی که قوام السلطنه ها را وکیل خود کردند، مقصرند و به آینده ایران ظلم کرده اند. انگلیس و آمریکا در ایران زمامدارانی می خواهند که راحتی امروزشان را بر مشقت و عقب افتادگی نسل های آینده ایران ترجیح دهند… ایران را از جیب آیندگانش به انگلیس و آمریکا ببخشند و در کاخ های افسانه ای خود، خوش بگذرانند؛ چنانکه قاجار و پهلوی بخشید و خوش گذراند…

یادداشت 94/12/5

کدخبر110700

خبرنگار125

انتهای پیام /

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.