یادداشت مدیرمسوول
پرینازمهاجرانی اسبلی: نقش رسانه ها دراغتشاشات
درابتدای امر باید چند سوال اساسی رو مطرح کنیم اینکه رسانه های داخلی درمقابلم لشکرکشی رسانه های معاند ووقایع چه مقابله ای را باید می‌داشتند ؟
دوم رسانه ها درپوشش اخبارچه ضعف هایی داشتند و کارکرد رسانه ها بیشترازان که سوژه محور باشد پوشش محور است
سوم آیا رسانه ها بعداز آرام سازی اغتشاشات واعتراضات توانسته آند مردم را همراه وقانع کنند ؟
بعضی از مسئولان ورسانه ها که به مارپیچ سکوت رفته آند فکر می‌کنند این «اغتشاشات» تمام و مسئله حل شده است، در صورتی که مسئله هنوز باقی مانده و این آتش زیر خاکستر می‌شود؛ دوباره یک بهانه‌ای به وجود می‌آید، دوباره یک جرقه می‌خورد و دوباره یک عده‌ای شروع به «اغتشاش» می‌کنند. وماباید باتمام قوای رسانه ای درمقابل این جنگ رسانه ای بایستیم .

اصلاح نکردن اشکالات در بخش اجرا و اقناع نکردن مردم و غایب بودن رسانه‌های رسمی و میدان داری رسانه های غیر رسمی و معاند از مهمترین عوامل ایجاد و تشدید اعتراض ها و خشونت ها خواهد بود.
اما درپاسخ به این مطالب مقدمه ای را می‌طلبد این جنگ جنگ روایت ها بود باید دانست که جنگ روایت ها یکی از اصول بنیادی در خبرپراکنی و کار رسانه ای است و نکته مهم در این امر این است که هر راوی و هر رسانه بنا بر سلایق، اولویت،ها، جهت‌ها و منافع خود به روایتگری وقایع و تحلیل اتفاقات می پردازد. به همین جهت ما در این وقایع با روایات مختلف و بعضا متضاد روبرو هستیم. چون رسانه های مختلف، جهت ها و منافع مختلفی دارند و این اتفاق تکلیفِ مخاطبین در پیدا کردن روایت صحیح و کامل را سخت تر می کند. درمقابل جنگ روایت ها باید جهاد تبیین کرد وما در حوادث اخیر در جهاد تبیین ضعیف عمل کردیم .
از مفهوم لشکرکشی به تعبیر مقام معظم رهبری استفاده کردیم چون مفهوم لشکرکشی و لشکرسازی معمولاً در جایی به کار می‌رود که از همه ظرفیت‌ها برای حمله استفاده شود. در حوادث چند ماه اخیر برای هجوم به ملت ایران، واقعاً همه ابزارهای انسانی، فناورانه، ارتباطی و رسانه‌ای به کار گرفته شد.

این وقایع چند وجه تمایز نسبت‌ به حوادث پیشین داشت که با توجه به آنها می‌توان اصطلاح لشکرکشی را به آن اطلاق کرد. در دوره‌های قبل، ما شخصی‌سازی پیام‌ها را نداشتیم، در این دوره، ما با مرحله شخصی‌سازی پیام‌ها در بستر سکّوها و شبکه‌های اجتماعی مواجه بودیم. برای افراد یک جامعه با هدف خاص؛ پیام شخصی تولید و ارسال شد.
که به پاشنه آشیل ما تبدیل شد
امروز پاشنه آشیل ما سواد رسانه ای است و بحث عدم سواد رسانه در کشور ما دلایل مختلفی دارد. جای سوال است که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرروش و سایر نهادهای متولی برنامه ریزی لازم را برای آموزش در این زمینه فراهم نمی کنند.
سوادرسانه ای پایین رسانه ها و مسئولان در پوشش مخاطران و بحران ها، رسانه‌های کشور را غیربازدارنده و امنیت ملی را به مخاطره انداخته است

علت اینکه رسانه های ما پوششی هستند بدین جهت است که توان حرفه‌ای کمتری برای گزارش میدانی داریم. توان حرفه‌ای یعنی اینکه بتوانیم کارکرد تبیینی در تولید محتوا از همه ابعاد بحران را داشته باشیم و دنبال حلقه‌های مفقوده اطلاعات بگردیم و سعی کنیم در محتوا به سؤالات مخاطب جواب دهیم نه اینکه صرفاً وقوع یک حادثه را از زبان یک دستگاه بیان کنیم، بدون آنکه زوایای مختلف را موردتوجه قرار داده باشیم.
پرینازمهاجرانی اسبلی: رسانه نقش بسیار زیادی در بحران‌زایی و بحران‌زدایی دارند،رسانه‌ها هم می‌توانند در بحران نقش کاهنده و هم نقش افزاینده داشته باشند اما اکنون بعد ماهها اغتشاشات و اعتراضات
اشاره به اصل بحران به تناسب زمان
باید ها
باید اطلاع‌رساني براي تقويت همبستگي با آسيب‌ديدگان،كاركرد اصلي و اساسي رسانه ها باشد

باید بازسازی اعتماد مردم را در برنامه داشته باشند
بالابردن سواد رسانه ای (نخبگان، مسئولان، رسانه ها، مردم، باید اولویت باشد
باید با اعتمادزدایی از رسانه های رقیب و دشمن با گفتن واقعیت ها و تشکیل شوراها و مجموعه های کنشگری فعال است

باید ازچرایی و چگونه گی به جای توجه به اشخاص و شهرت ها استفاده کرد
باید جهت‌گيري مديريت اخبار مستقل و انتقادي باشد
باید از رسانه استفاده رسانه‌اي كند و كاركرد امنيتي را مبنا قرار ندهد.
باید سواد رسانه ای را افزایش داد

باید قبل از وقوع خبر به استقبال آن بریم و غافل گیرنشویم
باید با ارائه تصویری معنابخش از جوانب مختلف ارائه اطلاعات چندرسانه ای به شیوه ای که نیازهای رسانه ای و اطلاعاتی مخاطب را برآورده کند، مد نظر قراربگیرد
باید راهبرد فوق العاده داشته باشم
در خصوص رسانه ملی باید مرجعیت خود را حفظ کند و راهکارهای کارشناسانه برای جذب مخاطب و آگاهی آنان را در دستور کار قرار دهد.
رسانه باید بپذیرید که رویکرد تزریقی اطلاعات در عصر کن

ونی جوابگو نخواهد بود و مخاطب موجود، مخاطب تفسیر گری است که حق پذیرش یا عدم پذیرش روایت‌های مختلف را دارد و سهم عمده‌ای از بازنشر اطلاعات به وسیله آنان انجام خواهد پذیرفت.
باید ها
رسانه باید مرجع اخبارباشد
باید ازقالب قطعات سردخبری کاسته و اخبار درقالب بسته خبری باتوجه به رویداد های بهمن ماه به مخاطب ارائه کند
باید از سخت خبر کاسته و ونرم خبر با هدف آگاهی بخشی و تلطیف فضا اقدام کند
باید دربازگویی از شیوه تحقیقی به جای توصیفی استفاده شود
ودرآخر باید تولید اخبار تحقیقی براساس الگوی فرایند مداری شناخت ماهیت علل وقوع خسارت های به وجود آمده باشد
نباید ها
رسانه ها باید سوژه محور باشند
نباید
سیاست رسانه سکوت و یا جانبداری از یک تفکر و یک سیاست خاص باشد

نباید از از علت‌های ارتباطی مخاطرات و بحران‌هاغفلت کرد
نباید وارونگی افکار عمومی را نادیده گرفت ،
نباید اجازه شکل‌گیری شایعات داد ،
،نباید به شکل گیری امید کاذب اجازه داد،
نباید اجازه تعمیم مارپیج سکوت به نخبگان داد
باید آنها را در مسائل درگیر کرد و ازنکته نظرات آنها بهره برد .
نباید رسانه ها پوشش محور باشند
نباید راهبرد انفعالی و سکوت داشت

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.