به گزارش آیرال خبر، دیروز و پریروز تبریز میهمان عزیز و قشنگی داشت. رئیس جمهور حسن روحانی ترجیح داده بود در مراسم رسمی افتتاح رویداد تبریز 2018 حضور یابد، این درحالی بود که استاندار خراسان رضوی هرقدر به او اصرار کرده بود که در رویداد مشهد 2017 شرکت کند از او انکار شنیده بود.( اگر اینجا امکانات تلگرام را داشتیم، استیکر مناسب این وضعیت را نثار استاندار خراسان رضوی میکردیم). بگذریم.
طرف نان نداشت بخورد پیاز میخورد تا اشتهایش باز شود!
رئیس جمهور اول از همه به ورزشگاه باغشمال رفت تا مورد استقبال خیل عظیم جمعیت دوستدار و حامی خود (البته بیشتر تراکتور) قرار گیرد و در میان آنها سخنرانی کند.
این مردم تبریز هم که انگار نافشان را با تراکتور بریده بودند، فکر میکردند قرار است تیم تراکتورسازی با استقلال بازی کند که فقط داد میزدند تیرختور، تیرختور، دوددورو دودو تیرختور، دوددورو دودو تیرختور… . یکی نبود بگوید کوفت تیرختور، حناق تیرختور، زهر هلاهل تیرختور، آر.پی.جی تیراختور… (ببخشید اگر اساعه ادب شد، یک لحظه از کوره در رفتم..)؛ طرف نان نداشت بخورد پیاز میخورد اشتهایش باز شود!
به جای اینکه بگویند دوددورو دودو روحانی، دوددورو دودو روحانی، حسن، حسن، رئیس جمهور محبوب و فلان و بسیار به فکر مسائل و مشکلات تیم تراکتورسازی بودند که مثلاً مشکلات مالی این تیم توسط رئیس جمهور حل شود تا این تیم در رقابتهای فلان لیگ زیاد گل بزند و اینها که در خانه با زیرپیراهنی و بیژامه نشستهاند، فوتبال میبینند و زنشان را در حد لالیگا حرص میدهند، بیشتر داد و هوار کنند و بلندتر پشتک و وارو بزنند و یک گونی پوست تخمه را پخش اتاق کنند و در نهایت با زنشان دعوایشان شود و طلاق و طلاقکشی و این حرفها پیش آید.
مردم ما درد دیگری که ندارند، همه چیز اینجا عالی و قشنگ است و فقط نگران تراکتور هستند و در فراق گلهای او میسوزند و میسازند و دم نمیزنند!
البته استاندار دلسوز ما هم با آگاهی از این دغدغه جانسوز از رئیس جمهور درخواست کرد تا نسبت به رفع مشکلات تراکتور و ارتقاء این تیم دستورات لازم را اتخاذ فرماید.
روحانی که خواست سخنرانی کند، اول از همه گفت یاشاسین آذربایجان! یاشاسین تبریز! یاشاسین تراکتور و … بعد که مردم سوت و کف زدند با تکرار وعدههای سفر قبلی خود ادامه داد: برای ارتقاء ورزش و تیم تراکتور قول دادهایم و پای وعدههای خود ایستادهایم.
ما هم امیدواریم این تیم به زودی ارتقاء یابد تا ببینیم مردم در سفر سوم چه خواستهای از رئیس جمهورشان خواهند داشت!!!
داستان اتوبان مرند- تبریز- بازرگان و وعدههای سٌرخورده حسن!
پس از این مراسم استقبال، دیدار با نخبگان، افتتاح چندین طرح زیربنایی و اقتصادی و شرکت در جلسه شورای اداری استان در دستور کار حسن روحانی قرار داشت.
درست یادم نیست ولی در یکی از همین جلسات بود که گفت: حافظهام ضعیف نیست که وعدههایم را فراموش کنم. خوب خدا پدرت را بیامرزد رئیس جمهور جان! آن 760 میلیارد تومنی که قرار بود به تبریز 2018 بدهی، بده دیگر! پس چرا فقط 20 میلیارد دادی؟! آخر ما با این شندرغاز چه گِلی به سرمان بمالیم؟! به نظرم اگر بعضیها بخواهند با این رقم همراه خانواده بروند دور اروپا را بگردند، برگردند بیایند کفایت میکند!!! چه عیبی دارد؟ ما که بخیل نیستیم.
این اتوبان مرند- تبریز – بازرگان هم که دیگر داستانی شده است برای خودش! بیچاره جبارزاده این همه این در و آن در زد و یک سرمایهگذار کور و کچل ترک برای پروژه پیدا کرد و آخرش این کارشناسان درجه چندم وزارتخانهها آنقدر این دست آن دست کردند که سرمایهگذاره دمش را گذاشت روی کولش و در رفت!
حالا هم مثل اینکه اتوبان را تکه تکه کردهاند و میخواهند چندتا سرمایهگذار داخلی پیدا کنند و پروژه را بین آنها تقسیم کنند. چه عیبی دارد اتوبان است دیگر، بالاخره تمام میشود امسال نشد سال بعد! سال بعد نشد سالهای بعد!!! سالهای بعد هم نشد قرنهای بعد.
آن وعده سفر اول ارائه تسهیلات 3 هزار میلیاردی به صنایع آذربایجانشرقی با نرخ حدود 10 درصد هم که یواشکی از میان وعدههای حسن سٌر خورد و راه نیستی را پیمود و در افق محو شد.
خوب بماند، رئیس جمهور است دیگر!
لهجه قشنگ چقدر قشنگه!! بایرامیز مبارک!
و بالاخره روز اجلاس تبریز 2018 فرا رسید. روحانی بهترین کلمات، عمیقترین احساسات، عاشقانهترین بیانات و قشنگترین کلمات خود را صرف اجلاس تبریز 2018 کرد و گفت: آدم خیلی چیزها در سفر یاد میگیرد؛ آداب و رسوم قشنگی را یاد میگیرد! از همه چیز مهمتر مردمان شهر هستند؛ آن اخلاق زیبای مردم تبریز، لهجه قشنگ… چقدر قشنگه! بایرامیز مبارک! زبان زیبای ترکی، اشعار زیبا، شهریارها خواهند آمد، این سرزمین سرزمین شهریارپرور است و شهریارهای دیگر را به بشریت تحویل خواهد داد. شهریار همیشه زنده است.
بعد نظافت تبریز را هم ستود و ادامه داد: من هر جا بروم به چهره مردم نگاه میکنم اگر شاد باشند، من هم شاد میشوم، اما اگر قیافهها گرفته باشد، مشکوک میشوم و به فکر میروم که خدایا چه مشکلی وجود دارد؟!
به شهر آدرسپرور تبریز خوش آمدید!
رئیس جمهور توجه به خیابانها، کوچهها و نظافت شهر را هم مهم دانست و به شدت تاکید کرد: روی راننده اتوبوسها و تاکسیها دقت کنید که اینها آبروی شهر هستند. (لحن روحانی هنگام ادای این جمله دل هر گردشگر و مسافر داغدیده این عرصه را کباب میکرد… دیگر وارد عمق فاجعه نمیشوم!)
اما تأملبرانگیزترین جملات را در مورد نحوه آدرسدهی به مسافران در کشورهای مختلف به زبان آورد و گفت: در بعضی از کشورها وقتی کسی آدرسی از کسی دیگر میپرسد یک کلمه میگوید، نمیدانم و خودش را خلاص میکند، بعضیها هم طوری آدرس میدهند که طرف کل شهر را دور بزند و به سختترین صورت ممکن به مقصد و آدرس مورد نظر برسد.
بعد خندید و گفت: خوب درست آدرس بدهید دیگر! یک ثانیه بیشتر طول نمیکشد! بعضیها که کلا آدرس عوضی هم میدهند!
(مدیونید اگر فکر کنید منظورش اهالی تبریز بود؛ بنده به صراحت شنیدم که کلمه «بعضی از کشورها» را در این مورد به کار برد!)
چقدر این سرودها قشنگ بود!
رئیس جمهور پس از فارغ شدن از بحث شیرین آدرس دوباره کلی از تبریز و جاذبههایش تعریف کرد و ادامه داد: باید کاری کنیم سراسر ایران برای ما جاذبه باشد؛ اخلاق، علم، آداب و سنن و شادیهای ایرانی برای ما جاذبه باشند؛ چقدر این سرودها قشنگ بود! به زبان آذری و هم به زبان فارسی! بعد اینها را باهم قاطی کردید که دیگر خیلی قشنگ شد! لباسهای زیبایی که شما دارید قشنگ هستند و همه اینها میتواند جاذبه باشد؛ شما فخر ما هستید مردم تبریز…
خدایا یعنی ما اینقدر قشنگ بودیم و نمیدانستیم؟! بنده به شخصه هیچوقت این حرفهای قشنگ روحانی را فراموش نمیکنم. ما تبریزیهای قشنگ میخواهیم کمپینی راهاندازی و اعلام کنیم: حسن تو هم قشنگی! تو از همه ما قشنگتری و ما به وجود رئیس جمهور قشنگی مثل تو افتخار میکنیم و به خود میبالیم…
قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید؛ رفت به استقبال رئیس جمهور قشنگ!!
منبع: خبرگزاری فارس