پرینازمهاجرانی اسبلی

شفافیت یکی از مهم‌ترین مسائلی است که در امور مختلف مربوط به عملکرد شورای شهر در حیطه مالی، نظارت و تصمیم‌گیری‌ مغفول مانده است.

شفافیت یکی از الزامات اساسی حکمرانی خوب و عوامل کلیدی بهره وری و کارآمدی تلقی می شود. شفافیت بیش از آن که الزام مدیریتی باشد، پای در باورها و ارزش های مردمسالار دارد. در مردمسالاری افزون برآن که شفافیت،ابزار ضروری مبارزه بافساد و افزایش بهره وری است، دلیلی بر اعتقاد و شناسایی حق حاکمیت مردم است. باور اساسی مردمسالاری، اعتقاد به حکومت و مدیریت تحت اراده عمومی شهروندان است
متاسفانه در سال‌های اخیر عدم پاسخگویی مسئولین در نهادهای مختلف، تبدیل به مهم‌ترین عامل افزایش فساد اداری، سیاسی و اقتصادی در آن نهادها شده است، در همین راستا شفافیت عملکرد مسئولین و نهادها، بستر مناسبی برای رفع این پاسخگویی ایجاد می‌کند.
 به عبارتی اگر شفافیت وجود نداشته باشد؛ سخن از پاسخگویی و ارزیابی عملکرد مسئولان  بیهوده است؛ اگر شفافیت در راس کار مسئولین نباشد، تشخیص مشکلات بسی دشوار است.
الزام حکمرانی و مدیریت در هر سطحی (ملی و محلی) آگاهی و تسلط بر اطلاعات مرتبط با موضوع تحت مدیریت است. فقدان دسترسی به اطلاعات کامل حوزه تحت مدیریت، در زمان و مکان مناسب، مدیر را از اتخاذ تصمیم بجا و کارآمد باز می دارد، در عوض دسترسی به هنگام به اطلاعات تصمیمات را منطقی، کارآمد و موجه می سازد. 
 همان طور که در سخنرانی‌های رهبری معظم مطرح است “مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند و هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند” متاسفانه در بسیاری از موارد، شاهد چنین شفافیتی در نهاد مقدسی چون شوراهای اسلامی شهر و روستا نبوده‌ایم.
در جامعه اسلامی، شورای شهر به‌ عنوان نهادی سیاسی و مدنی شناخته می‌شود و از حیث عملکرد، به نهادی بینابینی بدل می‌شود، از این رو این نهاد از یک طرف در حکومت دخیل و از طرف دیگر در دل جامعه است پس باید به مردم که بزرگترین سرمایه‌ اجتماعی و فرهنگی جامعه می‌باشند توجه اکید شود و مطالبات آنان مورد بررسی قرار گیرد و این مهم، مستلزم برقراری ارتباط پیوسته شهردار و شورای شهر با مردم می‌باشد، تا شهردار مشکلات مردم را بشناسد و برای برطرف کردن آنها بکوشد.
در مردمسالاری اصالت تصمیم گیری برای شئون مختلف امر عمومی و اداره شهر و کشور از آن شهروندان است. در واقع مدیران حقیقی مردم هستند. از آنجا که بنا به دشواری های اِعمال حکمرانی مستقیم، تک تک شهروندان مستقیماً عهده دار اداره امر عمومی نیستند، عمده نظام های حقوقی-سیاسی معاصر تحقق حاکمیت مردم را از طریق شیوه غیرمستقیم یا نمایندگی پیاده می کنند.

اگر چه بهبود مدیریت شهری نیازمند تلاش جمعی است اما بدون برنامه‌ریزی دقیق موانع برطرف نخواهند شد، اعضای شورای شهر که به انتخاب مردم می‌باشند باید با مدیران دستگاه‌های اجرایی ارتباط داشته باشند تا بتوانند موانع موجود در مدیریت شهری را برطرف سازند.

شورای شهر دروازه ورود به شهرداری است و شهرداری می‌تواند متعاقب شفافیت شورا، گام به گام شفافیت را رقم زده و رشد کند.
اگر چه متاسفانه در سالیان اخیر کمتر به موارد فوق به‌ویژه شفافیت توجه شده و اعضا و کمیسیون‌های مختلف شورای شهر در عمل آن را پیاده سازی نکرده‌اند امیدواریم شورا و شهردار در سال‌های پیشرو شفافیت را در راس کار خود قرار داده و در جهت حل مشکلات مردم کوشا باشند.
در سیستم شفاف سازی فرض اساسی این است که نماینده در اداره امور عمومی تصمیمی را اتخاذ می کند (و باید بگیرد) که اگر شهروندان در همان موقعیت می خواستند به آن امر رسیدگی کنند همان تصمیم یا حداقل نزدیک ترین تصمیم به آن را اتخاذ می کردند. با قبول این نکته که اداره امر عمومی از جانب کارگزاران اداری به نمایندگی از شهروندان است و اصالت حق تصمیم گیری (که مصداقی از حق تعیین سرنوشت است) با شهروند است، ضروری است که هر شهروند بتواند عملکرد مقامات و کارگزاران عمومی در اداره امر عمومی را نظارت و ارزیابی کند. این مهم بدون دسترسی آزاد به اطلاعات درست، در زمان و مکان مقتضی مقدور نیست. از این رو شفافیت ارزشی اساسی در تحقق حاکمیت مردم می یابد.
ادامه دارد شورای شیشه ای ….

توسط تحریریه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.