جمع بندی نقد وبررسی کتاب ماهی سیاه کوچولو درسرای اهل قلم تاریخ 95/6/24

جمع بندی پریناز اسبلی (مدیر مسوول کانون فرهنگی سرای اهل قلم )
مولف پنج جلد کتاب در خصوص کودکان واختلالات ورفتاری

ماهي سياه كوچولو هم در تلاش است تا خود را از تنگ‌نظري‌ها و جامعه محدودي كه انسان‌هاي تنگ‌نظر برايش آفريده‌اند رها كند و در راهي كه مي‌رود سعي مي‌كند كه ديگر موجودات را به دنيايي بهتر و بزرگ‌تر راهنمايي كند. كه در اين راه با تمسخرها، توهين‌ها و تهديدها روبه‌رو مي‌شود. اما او دست از اين‌كار خود برنمي‌دارد. تا جايي‌كه مي‌تواند سعي مي‌كند كه موجودات ديگر را متوجه فضاي محدودي كه براي خود آفريده‌اند آگاه كند.

پيامهاي اين قصه، در خصوصيات قهرمانش نهفته است. ماهي سياه كوچولو شخصيتي است متفكر، پويا، فعال پرسشگر و به دنبال پاسخ. او داراي هوش سرشار نيز هست. فريب دشمن را نمي خورد، بلكه براي مبارزه با وي دست به اتخاذ تاكتيكي مي زند كه عدم صداقت مرغ سقا را فاش مي سازد. يك قهرمان باهوش ، ابتدا خود را به علم و آگاهي و سلاح زمان مجهز مي كند و سپس به جنگ با دشمن مي رود. صمد به مخاطبين خود تلقين مي كند كه نبايد كسي را كه موجب آگاهي شما شده است فراموش كنيد، چرا كه فراموش نكردن، ضمانت اجرايي ادامة راه است. او تنفر عميق خود از تبعيض و خودپسندي را در برخورد ماهي سياه كوچولو با كفچه ماهي ها بيان كرده و فرياد خودرا از جامعه اي كه تحمل شنيدن حرفهاي متفاوت ديگران را ندارد مخفي نمي كند هر چند كه اعضاي اين جامعه، مادر قهرمان قصه اش باشد.  او نشان مي دهد كه همنوع را بايد دوست داشت و برايش جان فدا كرد چنانچه ماهي سياه كوچولو در مقابل ماهي ريزه به اين كار دست مي زند. به عبارتي،در اين قصه، تبليغ ارزش انساني ايثار در دستور كار صمد قرار دارد. اما در عين حال صراحتاً مي گويد كه «‌ نبايد به پيشواز مرگ بروم » ولي از شجاعت، نترسي، اقدام و مبارزه، در اين قصه نيزمثل قصه هاي ديگر، به جاي انفعال، التماس و اعتماد به دشمن دفاع كرده، لزوم اتحاد را يادآور مي شود چنانكه هزاران ماهي ريزه مي توانند تور مرد ماهيگير را به ته دريا بكشند.

صمد بهرنگي با هنرمندي هرچه تمام استبداد را جلوه‌‌گر مي‌كند و به نقد مي‌كشد.
نكتة آخري كه بايد به آن اشاره شود اعتقاد صمد به روشنگري و تأثير گذاشتن است، هر چند كه كم باشد. وقتي دوازده هزار بـچه ماهي، قصة ماهي سياه كوچولو را مي شنوند همگي شب بخير گفته و مي روند كه بخوابند، ولي كافي است كه تنها يكي از ميان آنها متأثر شود و به فكر فرو رود. اين يعني القاء اميد به آينده.

 

 

فرهنگی اجتماعی 95/6/24

کدخبر110829

خبرنگار125

انتهای پیام/
لینک سرای اهل قلم

https://telegram.me/joinchat/Cl0sNDzrAozhcRaP2m7aq

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.