پری ناز اسبلی(اسبچی):

جامعه مانند سیستمی است که بر اساس اطلاعات دریافتی، تحلیل می‌کند و بر اساس آن تصمیم می‌گیرد و دست به انتخاب می‌زند. اگر بخواهیم سیستم، درست تحلیل کند، باید اطلاعات درست و بی‌نقص به آن داده شود، در غیر این صورت سیستم قطعا تصمیم دیگری خواهد گرفت.

تصور غلطی است اگر بگوییم می‌توان به هر روشی سیستم را مدیریت کرد و به آن طوری خوراک بدهیم که محصول دلخواه ما را فرآوری کند. چنین اندیشه‌ای جز از سوی مستبدان و مستکبران عرضه نمی‌شود، چرا که آنها معتقدند سیستم باید همان‌گونه تحلیل کند که ما می‌گوییم؛ بنابراین باید همان داده‌هایی را به سیستم رساند که دست به انتخاب دلخواه ما بزند.

این نوع از رفتار سیاسی، مخصوصا طی دو دهه اخیر به مدد رشد تکنولوژی و دسترسی مردم به خبرها و تحلیل‌های دیگر سیستم‌ها، به شدت با چالش مواجه شده است. از همین روست که برخی ناظران، «گردش آزاد اطلاعات» را عامل پیروزی در انتخابات می خوانند

اما آیا بحث به همین سادگی و خوش‌مزگی است؟ خیر. نگارنده بر این باور است آنچه به عنوان «گردش آزاد اطلاعات» در فضای رسانه‌زده‌ی کنونی مطرح می‌شود، چیزی جز «گردش آزاد اراده‌ی اهالی قدرت» نیست. نه اینکه به کلی همه‌ی اخبار و نگاشته‌های موجود را نقض کنم، بلکه می‌گویم آنچه رسانه‌های کنونی بر مخابره‌ی آن اصرار دارند، ارائه‌ی تصویری دلخواه از واقعیات است که با ایجاد امواج پر قدرت رسانه‌ای قابلیت تغییر نگرش‌ها، باورها و اعتقادات را از یک سو به سوی دیگر دارا می‌باشد.

رسانه می‌تواند از «هیچ»، «همه» بسازد و از «همه»، «هیچ». این خاصیت رسانه است! اصلا رسانه آمده تا بلندگوی واقعیاتی باشد که به زعم من و شما خوب یا بد جلوه می‌کند. رسانه آمده تا فساد جناح رقیب را بزرگ جلوه دهد و فساد جناح رفیق را کوچک.

در این میان، همان جامعه‌ای که به منزله‌ی یک سیستم در نظر گرفته شده، غرق در اطلاعاتی می‌شود که لحظه به لحظه در حال افزایش است و هر گاه ظرف آن پُر شود، انفجار رخ می‌دهد. آری؛ «انفجار اطلاعات» است که می‌تواند ذهن و نگرش یک شخص را نسبت به آنچه بوده و باید باشد، به آن سمتی که رسانه‌ها می‌خواهند ببرند، سوق داده و همان تحلیلی را از «سیستم» خارج کند که خودش می‌خواهد! تحلیل که هم‌سو باشد، قطعا انتخاب نیز هم‌سو خواهد بود.
در انتخابات اخیر، دو نوع اطلاعات به سیستم وارد شد. اما سیستم نتوانست برخی اطلاعات را هضم کند و به‌ناچار «هَنگ» کرد. این هنگ و سوءهاضمه‌ی اطلاعاتی، ناشی از آن بود که سیستم مدت‌هاست دچار انفجار اطلاعات شده و حالا برای خاموش‌کردن شعله‌ی انفجار نیاز به «آب خنک» دارد. اینجاست که سیستم از «گردش آزاد اطلاعات» کمک می‌گیرد تا به نوعی اثرات تخریبی انفجار را کاهش دهد.
هر گروهی که بتواند اطلاعات جدیدی جهت اصلاح نواقص سیستم منتشر کند، پیروز میدان است. حالا فرقی نمی‌کند اطلاعات جدید، راست باشد یا دروغ، بلکه فقط و فقط باید بتواند سیستم را نسبت به آنچه او را نگران کرده تا هنگ نکند، آگاه کند. بنابراین «گیرنده‌های سیستم» به شدت فعال می‌شوند؛ سیستمی که این‌گونه برایش تعریف شده که هم مشکلات شدید اقتصادی دارد و هم گذشته‌ای تیره و تار. اطلاعات اولیه او را با وعده‌های یارانه‌ای دلگرم می‌سازند، اما این اطلاعات آنقدری نیست که بتواند او را از اطلاعات ثانویه که ناظر بر وقوع جنگ است غافل نماید. بنابراین سیستم خواه‌ناخواه بین جنگ و گرسنگی، دومی را انتخاب می‌کند و ضعف‌های اطلاعاتی خود را جبران می‌سازد.
حالا قشنگ‌تر می‌توان حرف زد. در واقع هرگاه اطلاعات جدید و منطبق بر واقعیاتی که رسانه‌های حکومتی از مردم پنهان می‌سازند، به دست مردم برسد، خروجی سیستم «یک تحلیل جامع و همه‌جانبه» خواهد بود.
یکی از عادت‌های بسیار زشت اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان پس از شکست در هر انتخابات، آن است که مردم را مقصر اعلام می‌کنند. یکی مردم را کوفی می‌داند و دیگری هم معتقد است همه جا باید تهرانیزه شود. از این دست مثال‌ها بسیار است. آنها به این نکته‌ی مهم توجه ندارند که سیستم، علاقه‌ی زیادی به آپدیت شدن دارد و از اطلاعات نو که مطابق با «نیمه‌ی پنهان سامانه» است، استقبال می‌کند.
هنر این است ۱۲درصد از «آرای همیشه خاموش» را درگیر گردش آزاد اطلاعات کند و آنها را پای صندوق رای بیاورد براستی بیاندیشیم کدام دولت توانست این آرا را پای صندوق رای بیاورد؟!
کانال راز 57
کدخبر10010
انتهای پیام /

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.