بی هویتی آسیبی جدی درشهر های جدید
پریناز مهاجرانی اسبلی مددکاروآسیب شناس اجتماعی
دانش آموخته فلسفه وکلام اسلامی
شهرهای جدید در جستجوی شهری مستحکمی هستند گویای این واقعیت ساکنین ان هستند که در جایی ساکن شده اند که هیچ خاطره ای از قبل در ذهن ندارن از این رو هم شهر و هم شهروند هر دو در پی یک مقصود روان می شوند اولی در پی اعلام هویت مکانی ودومی در پی اعلام هویت شهروندی، شهر فقط از طریق کالبد خود نیست که قابل توصیف است بلکه این شهروندان هستند که با تعاملات اجتماعی خود در بستر فضاهای موجود در شهر جدید و یا فضاهایی که خوداقدام به خلق آن می کنند با هم به شهر معنی میدهند و این احساس تعلق به فضا که به مرور زمان جای خود را به خلق مکان میدهد پدید اورنده هویتی می گردد برای ساکنینی، شهر جدید به دلیل فقدان حافظه تاریخی و همچنین عدم وابستگی شهروندان نسبت به فضاهایی که خود هیچ نقشی در افرینش آن نداشته اند به تدریج از حس و حال خود خارج شده و هیچ گونه هویتی را در ذهن ساکنین خودالقا نمی کند .
نوشهرها به دلایل گوناگون با شهرهایی که به آرامی و با گذر زمان به دنیا آمده، رشد کرده و بالیده اند، متفاوت به نظر می رسند. اما از فهرست گاه بلند بالای تفاوت ها، مساله فقدان تاریخ و فرهنگ موضوعی برجسته تر ومهم تر به نظر می رسد که می تواند منشاء تناقضات و تضادهای پایداری گردد که بر ادامه حیات شهرهای جدید تاثیری منفی گذارد. از آنجا که تاریخ و فرهنگ دو عنصر اساسی تعریف هویت فضاهای انسان ساخت اند، پس مسئله مهم دیگری مطرح می شود که به هویت یابی شهرهای جدید مربوط است
[۱۲/۱۸،‏ ۱۹:۴۴] مهاجرانی(اسبلی): گرچه درست است که شهرهای جدید فضاهای شهری انسان ساخت بی تاریخ اند و به تبع آن از فرهنگ خاص خود بی بهره به نظر می رسند، لیکن با ورورد موج های انسانس و اسکان آنان از یک سو شکل گیریی تاریخ و فرهنگ آغاز می گردد و از دیگر سوی آنانی که به نوظهرها قردم می گذارند با کنش و واکنش های اجتماعی هویتی نو میبخشند. فراتر از این مسئاله مهم ساکنان شهرهای جدید حاملان تاریخ و فرهنگ جامعه ای به حساب می آیند که در آن رشد و نمو کرده اند و به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی گردن می نهند. بدیهی است که با ورود خود، تاریخ و فرهنگ جامعه ی خود را به کناری نمی نهند و آنها را با خود به شهرهای جدید آورده زمینه شکل گیری فرهنگی و تاریخ را پی می ریزیند. البته تنوع گروه های انسانی در شهرهای جدیدگرچه از هرحیث و از جمله در ساختن تاریخ و فرهنگی نوشهری اثری مثبت می گذارند، لیکن همین تنوع ممکن است حاوی تناقضات و تضادهای باشد که در شهرهای جدید سرباز می کنند و عینی می شوند. با توجه به مباحث بالا، مشخص می گردد که عناصر و فرایند هایی با شروع زندگی در شهرجدید به کنش و واکنش می پردازند. مهندسی عناصر و فرایندهای یاد شده وظیفه ای است که فرا روی برنامه ریزان و طراحان شهری و مدیریت شهرهای جدیدقرار دارد. حال این پرسش مهم باید از سوی آنان پاسخ داده شوند که چگونه باید از عناصر و فرایندهای فعال شده در نوشهر و از تضادها و تناقضات، با هم نهادهایی برای هویت یابی شهرجدید استنتاج کرد و چگونه با هم نهادهای یاد شده را در زندگی روزانه شهر جدید فعال ساخت و اداره کرد؟

توسط سردبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.